نوشتن دعای رزق و روزی مغازه
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت نوشتن دعای رزق و روزی مغازه را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با نوشتن دعای رزق و روزی مغازه را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه : تلخی رایج ترین واکنش به طرد شدن است. این شامل مواردی مانند احساس آسیب، رنجش، نفرت، تلافی و غیره است. بعد از اینکه این موارد در زندگی شما تأثیر خوبی داشتند، عصیان قدم بعدی است.
دعا وارد شورش میشویم، نمیخواهیم مورد التماس قرار بگیریم، نظرمان را تغییر دهیم یا عشق را بپذیریم. شخصیت های عهد عتیق را مطالعه کنید. می توانید تماشا کنید که طرد شدن به سرعت به تلخی و سپس طغیان می رود.
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه : سپس در برای حمله شیطان کاملاً باز می شود. به ابشالوم برای برخورد نادرست با رد و یوسف برای برخورد صحیح با آن مراجعه کنید. رد ابشالوم منجر به مرگ شد.
زندگی یوسف برای خودش، کسانی که او را طرد کردند و یک ملت کامل به بار آورد. من می خواهم برخی از چیزهایی را که باید یاد می گرفتم و انجام می دادم برای رشد عشق به اشتراک بگذارم.
من بخشی از کتاب مقدس است که ما از حافظه می دانیم اما از قلب نمی دانیم. من آنها را می شناختم اما هرگز نمی توانستم ببینم چگونه می توانم آنها را انجام دهم.
من هرگز در آنها رشد نکردم تا اینکه بعد از اینکه با طرد شدن مواجه شدم، او را بیرون انداختم و یاد گرفتم بدون او زندگی کنم. من اغلب عدم رشد خود را در عشق اندیشیده ام و توبه کرده ام.
مجبور شدم خودم را به خاطر تنبلی و بی توجهی ببخشم. من این بخش را می خواندم و به خدا نظر می دادم: “این کاملاً غیرممکن است.” رد شدن می جنگید تا مرا از درک باز دارد.
امتیاز کسانی را که به من توهین می کردند را حفظ می کردم و مراقب بودم که حتی گاهی اوقات بیشتر از زوج به دست بیاورم. نمی دانستم که افکارم شیطان فرستاده شده اند.
من با آنها نقشه می کشم تا حتی با این شخص علنی برخورد کنم. همانطور که ما نقشه کشیدیم، به گذشته می رسید. این حالت عشق در زندگی من است زمانی که متوجه شدم که من کور. برای من اعمال شد.
تا آن زمان من فکر می کردم که فقط برای شخص دیگری اعمال می شود. در بهترین حالت توانایی من برای دوست داشتن کمتر از پایین ترین سطح بود، و چگونه خدا می تواند از من بخواهد که این کارها را انجام دهم؟
من این آیات را می خواندم و روی خودم کار می کردم. پیشرفت بسیار آهسته به نظر می رسید اما یک روز متوجه شدم تغییراتی در من وجود دارد. من رشد کمی دیدم. کم کم عاشق بزرگ شدنم بود.
ممکن است اضافه کنم که یادگیری آزادانه بخشش از قلب شما به ایجاد فضایی برای شکوفایی عشق کمک می کند. چگونه یاد می گیرید که دوست داشته باشید، ببخشید، توبه کنید؟ شما شروع به انجام آن می کنید.
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه : عادات خوب و بد را با تمرین یاد می گیریم. پس از همین امروز تمرین را شروع کنید. اول قرنتیان فصل اگر من (می توانم) به زبان مردم و فرشتگان صحبت کنم، اما محبت نداشته باشم (آن تعقل، تعمد و از خود گذشتگی معنوی که الهام گرفته از عشق خدا به ما و در ماست)
من فقط یک پر سر و صدا یا یک نماد صدا اگر روزی در عشق رشد کنیم، باید از قدرت استدلال خود که خدا به ما داده است استفاده کنیم. برخی از افراد (معمولاً کسانی که می خواهند از کار سخت مطالعه، یادگیری، نظم و انضباط و اطاعت راسوی خود بیرون بیایند) می گویند ذهن را دور بزنید.
به نظر می رسد که خداوند ترجیح می دهد ما از آن به شیوه ای منظم استفاده کنیم زیرا او از آن عبور نخواهد کرد. او یک شرکت روباتها را درخواست نکرده است، بلکه دنبالکنندگانی درخواست کرده است که با ذهنی منظم، پیروی و اطاعت میکنند.
زیرا آنها این کار را انتخاب کردهاند. من اغلب احساس میکردم که یک نماد پر سر و صدا و صدا میزند و سر و صدای زیادی ایجاد میکند و هیچ رشدی واقعی ندارد. مسئله این نیست که آیا می توانید به زبان ها صحبت کنید.
زبان ها را قطع کنید یا در جلسات باز بسیار تأثیرگذار باشید. این کاری است که وقتی به زبان نمی آورید انجام می دهید، زمانی که در تاریکی تنها هستید، فکر می کنید و برای انجام آن برنامه ریزی می کنید.
و می دانید که هیچ بدنی نگاه نمی کند یا حاضر نیست (ما فراموش می کنیم که خدا نگاه می کند). آیا شما هم مثل من با تلافی معاشقه می کنید؟ آیا به این فکر می کنید که “پروردگارا کسانی را که مرا آزار داده اند.
رحمت کن، خداوندا آنها را ببخش، هر چه لطف و رحمت لازم دارند به آنها عطا کن”. من می خواهم بخشیده شوم، پس آزادانه می بخشم.
آموخته ام که از آیه دیگری اطاعت کنم که به من می گوید برای کسانی که از من سوء استفاده می کنند دعا کنم. ببخش، برکت بده و نفرین نکن و اگر قوه نبوی دارم.
یعنی موهبت تفسیر اراده و هدف الهی و تمام حقایق و اسرار پنهانی را بفهمم و همه علم را داشته باشم، و اگر ایمان (کافی) داشته باشم تا بتوانم کوهها را برکنم، اما عشق (عشق خدا در من) نداشته باشم، هیچ هستم.
هیچکس بیهوده. من هرگز هیچ کوه فیزیکی را جابجا نکرده ام. میدانم که دعاها و عمل من، به همراه دیگران، نیروهای معنوی را به حرکت درآورده است که علیه ما و دیگران چیده شدهاند.
در مورد قدرت های نبوی، من تا آنجا که می دانم هرگز در این راه استفاده نشده است. وقتی زبانها در جماعت داده میشود، نمیفهمم، با این حال میتوانم تشخیص بدهم که درست نیست، حتی قبل از اینکه تفسیر شود، نمیدانم چرا اینطور است.
من حقیقت خدا را بیشتر از سالها پیش میفهمم، با این حال احساس میکنم در شناخت تمام اسرار ناتوان هستم. وقتی می گوییم از حقایق و اسرار پنهانی آگاهی زیادی داریم و محبت و رحمت و عدالت نمی کنیم.
نوشتن دعای رزق و روزی مغازه : فقط خودمان را گول می زنیم. هر چند هرچه دارم (به فقرا در تهیه) غذا بدهم و بدنم را برای سوزاندن (یا برای تجلیل) تسلیم کنم، اما محبت نداشته باشم (محبت خدا در من).
من چیزی به دست نمیارم پس از جین، ماری و من بایرون را از دست دادیم و به باتون روژ بازگشتیم، جین هر چه داشتیم را به هر کسی که می آمد و بالای منبر می ایستاد می داد.