نوشتن دعا روی نان
نوشتن دعا روی نان | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت نوشتن دعا روی نان را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با نوشتن دعا روی نان را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
نوشتن دعا روی نان : برخی از راههای جدید خدمت ممکن است برای ذهن منطقی بسیار جذاب به نظر برسد، اما ممکن است دامهایی وجود داشته باشد که احیا میکند یا چالههایی در مسیر وجود داشته باشد که ممکن است من از آنها اطلاعی نداشته باشم.
دعا من به آرامش خدا که در قلبم حفظ می کنم، اعتماد دارم. همانطور که در مورد هر تصمیم مهمی تعمق می کنم، روح القدس مرا راهنمایی می کند.
نوشتن دعا روی نان
نوشتن دعا روی نان : وقتی به خواست خدا حرکت میکنم، آرامشی به دست میآورم که فراتر از درک است. از آنجایی که فراتر از درک است، همچنین فراتر از توضیح بیش از حد است.
وقتی چیزی وجود دارد که به من یا کار خداوند صدمه بزند، آن را می دانم زیرا روح القدس با برداشتن آن آرامش به من نشان می دهد. برای داشتن مدیتیشن موفق ابتدا باید در برابر خداوند ساکت شد. با بی حرکت ماندن، سردرگمی که همه افراد پرمشغله را احاطه کرده است از بین می رود و آماده مراقبه می شود. من متوجه شدم که اغلب حداقل سی دقیقه طول می کشد تا در برابر خداوند ساکت شویم.
به همین دلیل است که اگر قرار است یک مبارز نماز موفق باشد، نظم و انضباط بسیار مهم است. نمی توان اجازه داد که درگیری های درونی روحیه او را مختل کند. او نمی تواند اجازه دهد مشکلات بیرونی بر آرامش او تأثیر بگذارد. اگر قرار است مراقبه واقعی داشته باشد، باید قلب خود را در برابر خدا آرام نگه دارد. کتاب اشعیا یک گسست طبیعی دارد که پس از فصل سی و نهم رخ می دهد.
این در نتیجه تغییر جهت پیامبر منعکس کننده کلام خدا است. هنگامی که خدا قضاوت های خود را در فصل ۳۹ به پایان می رساند، سپس شروع به تسلی دادن اسرائیل در فصل می کند. اصل غالب در آیه ذکر شده این است که نیروی طبیعی برای ادامه کار در برابر خلق خدا کافی نیست. آنچه لازم است قدرتی است که فراتر از جوانی و توانایی طبیعی باشد.
هرکسی که مایل به انتظار خداوند است، می تواند واجد شرایط انجام وظیفه بزرگ پیش روی خود باشد، زیرا منبع قدرت آنها طبیعی نیست، بلکه معنوی است.
امروزه، بسیاری از مردم آنقدر مشغول هستند که وقت کمی برای دعا دارند، زمان بسیار کمتری برای منتظر ماندن در برابر خداوند در مراقبه دارند. آنها نمی توانند صدای درونی روح القدس را بشنوند، زیرا این صدای بلند نیست.
ایلیا این را آموخت: و او در آنجا به غاری آمد و در آنجا اقامت گزید. و اینک کلام خداوند به او نازل شد و به او گفت: «ای الیاس، اینجا چه کار داری؟ او گفت: من برای یهوه، خدای صبایوت، بسیار حسادت کردهام.
زیرا بنیاسرائیل عهد تو را ترک کرده، مذبحات تو را فرو ریخته و انبیای تو را به شمشیر کشتهاند. و من، حتی من، تنها مانده ام. و آنها به دنبال جان من هستند تا آن را بگیرند.
و گفت: بیرون برو و بر کوه در حضور خداوند بایست. و اینک خداوند عبور کرد و باد شدید و شدید کوهها را شکافت و صخره ها را در حضور خداوند خرد کرد. اما خداوند در باد نبود و پس از باد زلزله.
نوشتن دعا روی نان : اما خداوند در زلزله نبود. اما خداوند در آتش نبود و بعد از آتش صدای آرامی شنید. و چون ایلیا این را شنید، چنان شد که صورت خود را در جبه خود پیچید و بیرون رفت و در مدخل غار ایستاد.
و اینک صدایی نزد او آمد و گفت: «ای الیاس، اینجا چه کار داری الیاس متوجه شد که هدایت او در دعای که تجلی های بلند زلزله، آتش یا باد را به ارمغان می آورد، نیامده است.
بلکه خدا او را از طریق «صدای کماکان» هدایت کرد. راه شنیدن صدای خدا این است که ساکن شوید و مراقبه کنید. اگر آنقدر مشغول هستیم که نمی توانیم مدیتیشن کنیم، آنقدر مشغول هستیم که نمی توانیم صدای او را بشنویم!
با این حال، ما نباید در شنیدن صدای خداوند بی تفاوت باشیم. ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که خدا هر آنچه را که از نظر اعتقادی در کتاب مقدس خواهد گفت، گفته است.
ما هرگز چیزی از خدا نخواهیم شنید که با کتاب مقدس مکشوف و الهام شده در تضاد باشد! قانون کتاب مقدس با آخرین فصل مکاشفه بسته شد که شامل این هشدار نیز می شود.
اگر کسی بر این چیزها بیفزاید، خدا بلاهایی را که در این کتاب نوشته شده است بر او بیفزاید…” (مکاشفه ۲۲). :۱۸). لذت بردن از حضور خدا از طریق مدیتیشن یکی از جنبه های مراقبه که من به طور خاص از آن لذت می برم چیزی است که من آن را «پیاده روی معنوی» می نامم.
همانطور که از فرصتهای نادری که برای پیادهروی معمولی و بدون رفتن به مسیر خاصی به دست میآورم لذت میبرم، از مراقبه یا انتظار برای خداوند بدون هیچ هدف خاصی در ذهنم لذت میبرم.
من به سادگی در پیشگاه خداوند می نشینم و از او لذت می برم. من چیزی ندارم که آرزو کنم. من فقط او را می خواهم. بنابراین من تنها می شوم و روی یک صندلی راحت می نشینم.
چشمانم را می بندم و منتظر خداوند هستم. شاید چیزی نشنوم ممکنه هیچی حس نکنم اما من همیشه بعد از قدم زدن معنوی با پروردگار عزیزم احساس شادابی می کنم.
من متوجه شدم که این نوع شادابی معنوی می تواند ساعت ها ادامه داشته باشد. خنوخ در یهودا شرح داده شده است: «و خنوخ، هفتمین نفر از آدم، در مورد اینها نبوّت کرد و گفت: اینک خداوند با ده هزار تن از مقدسین خود می آید تا بر همگان داوری کند و همگان را که در میان آنها بی خدا هستند متقاعد کند.
نوشتن دعا روی نان : همه اعمال ناشایست آنها را که در انتظار خداوند نافرمانانه مرتکب شده اند، و از همه سخنان سخت آنها که گناهکاران نابکار علیه او گفته اند.».
با این حال، پیدایش فقط می گوید: “و خنوخ پس از تولد متوشالح، سیصد سال با خدا سلوک کرد و پسران و دختران آورد: و تمام ایام خنوخ سیصد و شصت و پنج سال بود: و خنوخ با خدا سلوک کرد و او نبود.