دعا برای درمان زردی نوزاد
دعا برای درمان زردی نوزاد | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای درمان زردی نوزاد را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای درمان زردی نوزاد را برای شما فراهم کنیم.۱۷ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای درمان زردی نوزاد : آنها نیز مانند آن موجودات در زمان خود پر از زندگی بودند و سر و صدای زیادی به راه انداختند. اما اکنون آنها سفت و فسیل شده اند و فقط برای دیرینه شناسان ادبی جالب هستند. به گفته هرودوت، خشایارشا با دیدن ارتش خود، که برای او بسیار گسترده بود، گریه کرد، به این فکر که صد سال پس از آن، هیچ یک از همه آنها زنده نخواهد بود. چه کسی با دیدن فهرست بزرگی از این فکر که ده سال دیگر یکی از این همه کتاب وجود نخواهد داشت گریه کند؟ در ادبیات هم مثل زندگی است. هر جا که میرود فوراً با انبوه غیرقابل اصلاح بشریت روبرو میشود.
دعا همه جا در لژیون ها وجود دارد. شلوغی، کثیف کردن همه چیز، مثل مگس در تابستان. از این رو کتابهای بد بیشماری وجود دارد، آن دسته از علفهای هرز ادبیات که غذا را از ذرت استخراج میکنند و آن را خفه میکنند. آنها زمان، پول و توجهی را که واقعاً متعلق به کتابهای خوب و اهداف عالی آنهاست در انحصار خود در می آورند. آنها صرفا با هدف کسب درآمد یا تهیه مکان نوشته شده اند. آنها نه تنها بی فایده هستند، بلکه مضرات مثبتی نیز دارند.
دعا برای درمان زردی نوزاد
دعا برای درمان زردی نوزاد : مسئول بهداشت باید به نفع چشم خود ببیند که کوچکی چاپ حداقل ثابتی دارد که نباید از آن تجاوز کرد. هنگامی که در سال ۱۸۱۸ در ونیز بودم، در آن زمان هنوز زنجیره اصلی ونیزی ساخته می شد، یک زرگر به من گفت که کسانی که کاتنا فینا را می ساختند در سی سالگی نابینا شدند. همانطور که طبقات زمین موجوداتی را که در زمان های گذشته می زیسته اند به صورت ردیفی حفظ می کند، قفسه های یک کتابخانه نیز به همین ترتیب اشتباهات گذشته و توضیحات مربوط به آنها را حفظ می کند.
نه دهم کل ادبیات کنونی ما صرفاً به دنبال برداشتن چند شیلینگ از جیب مردم است و برای تحقق این امر، نویسنده، ناشر و منتقد با هم متحد شده اند. ترفندی حیله گرتر و بدتر، هرچند سودآور، وجود دارد. _نویسندگان کتاب، هک نویسان، و نویسندگان سازنده موفق شده اند، برخلاف سلیقه خوب و فرهنگ واقعی عصر، ظرافت های جهان را به رشته های پیشرو بیاورند، به طوری که به آنها یاد داده اند که یک سرعت و همه چیز را بخوانند. یعنی جدیدترین کتابها سفارش میدهند که در محافل اجتماعی خود مطالبی برای گفتگو داشته باشند.
رمان های بد و تولیدات مشابه از قلم نویسندگانی که زمانی مشهور بودند، مانند اسپیندلر، بولور، اوژن سو و غیره، در خدمت این هدف هستند. اما چه چیزی می تواند بدتر از سرنوشت خوانندگانی از این نوع باشد که همیشه مجبور به خواندن آخرین نوشته های نویسندگان بسیار معمولی هستند که فقط برای پول می نویسند و بنابراین تعداد آنها وجود دارد؟ و به همین دلیل آنها فقط آثار نویسندگان نادر و برتر را در همه اعصار و کشورها به نام می شناسند.
روزنامه های ادبی، از آنجایی که ریزه کاری های روزمره مردم عادی را چاپ می کنند، به ویژه ابزاری مکر برای ربودن زمانی که باید به تولیدات اصیل هنری برای پیشبرد فرهنگ اختصاص داده شود، از عموم زیبایی شناسان ربوده است. از این رو، با توجه به موضوع ما، هنر نخواندن از اهمیت بالایی برخوردار است. این به این معناست که کتابی را صرفاً به این دلیل که برای عموم مردم آن زمان جالب است.
مانند جزوههای سیاسی یا مذهبی، رمانها، شعرها و مواردی از این دست که سروصدا میکنند و شاید به چندین چاپ در اولین چاپ میرسند، نگیریم. آخرین سالهای وجود بهتر است به یاد داشته باشید که مردی که برای احمق ها می نویسد همیشه مردم زیادی پیدا می کند: و فقط برای مدت محدود و معینی منحصراً آثار ذهن های بزرگ را بخواند، کسانی که از سایر مردان در همه زمان ها و کشورها پیشی می گیرند و صدای شهرت به آنها اشاره می کند. همینطور. اینها به تنهایی واقعاً آموزش می دهند و آموزش می دهند.
هرگز نمی توان کتاب های بد را کم یا زیاد از کتاب های خوب خواند: کتاب های بد سم فکری هستند. آنها ذهن را نابود می کنند. برای خواندن آنچه خوب است، باید شرط کرد که هرگز چیز بد را نخواند. زیرا زندگی کوتاه است و زمان و قدرت محدود است.گاهی در این باره کتاب می نویسند، گاهی درباره آن متفکر بزرگ دوران پیشین، و عموم مردم این کتاب ها را می خوانند.
دعا برای درمان زردی نوزاد : اما آثار خود مرد را نه. دلیلش این است که می خواهد فقط آنچه را که به تازگی چاپ شده است بخواند، و به این دلیل است که و شایعات کم عمق و بیهوده برخی از سران احمق امروزی را یکدست تر و خوشایندتر از افکار ذهن های بزرگ می یابد. با این حال باید از سرنوشت تشکر کنم که اپیگرام خوب A.B. شلگل که از آن زمان به بعد ستاره راهنمای من بود.
قبل از توجه من به عنوان یک جوان گفت چقدر یک ذهن عادی برای دیگری شبیه است! چگونه همه آنها به یک شکل مد شده اند! چگونه همه آنها در شرایط مشابه یکسان فکر می کنند، و هرگز با هم تفاوت ندارند! به همین دلیل است که نظرات آنها بسیار شخصی و کوچک است. و مردمی احمق زبالههای بیارزش نوشتهشده توسط این یاران را بدون دلیلی جز چاپ امروز میخوانند.
در حالی که آثار متفکران بزرگ را بدون مزاحمت در قفسهها رها میکنند. باور نکردنی است حماقت و انحراف مردمی که برای خواندن نوشتههای افراد عادی که هر روز ظاهر میشوند و هر سال به تعداد بیشماری تکثیر میشوند، نوشتههای نجیبترین و کمیابترین ذهنها، در همه زمانها و همه کشورها خوانده نشده باقی میمانند. مثل مگس؛ صرفاً به این دلیل که این نوشته ها امروز چاپ شده اند و هنوز از مطبوعات خیس هستند. بهتر است آنها را به یک طرف پرتاب کنند و روز ظهور رد کنند.
همانطور که پس از گذشت چند سال باید باشد. آنها سپس به عنوان نشاندهنده حماقتهای دوران گذشته، مطالبی را برای خنده میخرند. به این دلیل است که مردم به جای خواندن بهترین های همه اعصار، جدیدترین را می خوانند، نویسندگان در دایره باریک ایده های غالب باقی می مانند و این عصر در منجلاب خودش عمیق تر و عمیق تر می شود. همیشه دو ادبیات وجود دارد که اگرچه به ندرت برای یکدیگر شناخته شده اند.
دعا برای درمان زردی نوزاد : اما در کنار هم پیشرفت می کنند – یکی واقعی و دیگری ظاهری. اولی به ادبیاتی تبدیل می شود که ماندگار است.