دعا نویسی یهود
دعا نویسی یهود | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا نویسی یهود را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا نویسی یهود را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دعا نویسی یهود : نگرش هایی که به کلام خدا تسلیم می شوند، با اعمال اطاعت همراه خواهند بود. در مطالعه دیدم که چگونه خانه من قرار است رابطه مسیح با کلیسا را نشان دهد.
دعا کمال تاسف دیدم که رابطه من با مسیح را منعکس می کند. این یک رابطه برای آوردن دیگران به مسیح نبود. من همچنین دیدم که چگونه کلیسا علیه مسیح عصیان می کند، همانطور که اعضای خانواده ما در حال شورش بودند.
دعا نویسی یهود
دعا نویسی یهود : صبح روز بعد از این تجربه از راهرو به آشپزخانه آمدم و دخترم با استقبال خوبی مواجه شدم. حالا این غافلگیرکننده بود چون در آن زمان هم چندان خوشایند نبود. متوجه شدم که او شروع به تغییر کرد.
بارها این موضوع را از خدا پرسیدم و فهمیدم که وضعیت من چنان فشاری بر او وارد کرده است که زیر آن شکسته شده است. من در مورد نجاتم به او نگفتم. من نمی دانستم که باید. او به فردی بسیار مطیع و شاد تبدیل شد.
من شروع به لذت بردن از ماری کردم و آنقدر نگران او نبودم. شهادت در مورد پرخوری صبح بعد از اولین رهایی، یک صبحانه خوب برای ما آماده کردم. نشسته بودم تا کتاب مقدس بخوانم، به این فکر کردم که چیزی بخورم.
در واقع من گفتم “فکر می کنم چیزی برایم بیاورم”. این فکر نگران کننده بود زیرا اکنون به وزن ۱۸۰ پوند نزدیک شده بودم. من از خدا خواستم که به من نشان دهد این چیست.
در کمال تعجب چیزی در درونم گفت: “گفتم برایم چیزی بیاور تا بخورم.” پرسیدم تو کی هستی؟ نوشته بود “اسم من این است که دوست دارم غذا بخورم.” من اغلب این را گفتم.
پس از بیرون راندن شیطان، “من دوست دارم غذا بخورم”، به خدا گفتم که چگونه رژیم گرفتن را امتحان کرده ام و می دانستم که ناامیدکننده است. به من گفتند اطاعت بهتر از قربانی کردن است و من غذا خوردن را بلد بودم اما انجام نمی دادم.
میوه ها و سبزیجات تازه فراوان، گوشت کم و شیرینی بسیار کم اساس یک رژیم غذایی مناسب است. در پاسخ به این سوال که آیا آنچه را که به من گفته شده انجام خواهم داد، به خدا اطمینان دادم که انجام خواهم داد.
او گفت که غذا را می توان به دو دسته تقسیم کرد: خدا و شیطان. غذای شیطان شامل شیرینی های بیش از حد، غذاهای ناسالم و مایعاتی است که عمدتاً کالری خالی دارند. وقتی میدانید که آخرین وعده غذایی بدنتان تمام نشده است.
نخوردن شیرینی یا هر غذای دیگری بد نیست. من آنقدر باهوش بودم که بدانم آیا واقعاً به غذا نیاز دارم یا نه. من یک عارضه قلبی داشتم که غیرعادی بود. هرگز با قاعده و تحت هیچ شرایط خاصی رخ نداد.
در حین انجام تست ترد میل، درد شدیدی را در قفسه سینه، بازوها و گردن تجربه کردم. او که توسط متخصص قلب معاینه شده بود، به من گفت که حالم خوب است، اما روی گواهینامه های بسیاری از افراد مانند خودم نوشته بود “مرگ بر اثر سکته”.
اینها افرادی بودند که واقعاً هیچ مشکلی در قلبشان نبود. یک سال یا بیشتر پس از مرگ پدرم دیدم که قلبم دوباره در حال فعال شدن است. گاهی بین تشنج ها یک تا پنج سال می گذرد.
شروع کردم به درخواست از خدا که به من نشان دهد چرا برادرانم، پدر، برادران پدر و پدرش، همه مشکلات قلبی داشتند. او خروج ۲۰ و حزقیال ۱۸ را به من نشان داد. او به من گفت که برای اجدادم و خودم به خاطر گناه بت پرستی در لاو توبه کنم.
نفرین بت پرستی از خط خون پیروی می کند. من این کارها را انجام دادم و بیش از سیزده سال است که آزاد هستم. من فقط نسل دوم این عبادت هندی بودم و از نسل های قبل نفرین هم داشتم.
شهادت در مورد اسکیزوفرنی اسکیزوفرنی به معنای شکافتن ذهن است (اسکیزین = شکافتن و فرن = ذهن). من یک عمر تنش روحی و روانی داشتم. نمیتوانستم تصمیم بگیرم که چه کار کنم و آن را کامل ببینم.
ترس زیادی داشتم مبادا اتفاق بدی بیفتد. در تمام زندگیام ترس زیادی از اتفاقات بد داشتم: ترس از شکست و ترس از مردم. اغلب هفته ها در تنش بودم و نمی دانستم چرا. این اولین خاطره ای است که از مدرسه رفتن دارم.
آنقدر از همه مردم می ترسیدم که نمی توانستم به مدرسه بروم اما پشت چاه خانه پنهان شدم تا اینکه برادرم آمد و مرا به کلاس اول برد. آن روز من سرگردان بودم. احساسات و ترس های عجیب مرا عذاب می داد.
خاطرات کمی از دوران کودکی زیر نه یا ده سالگی دارم. به طور کلی من در دو جهان زندگی می کردم: خانه و دور از خانه. من در فراموش کردن همه چیزهای بد (دعواهای والدین و مشکلات خودم) که در خانه اتفاق افتاد.
در لحظه ای که از در بیرون رفتم، بسیار خوب شدم. احساس آزادی و راحتی بیشتری در دوری از خانه داشتم. در دبیرستان و کالج با دروس خاصی مثل جبر و شیمی مشکل داشتم. آنها چیزهای زیادی شبیه به من داشتند که نمی توانم بین آنها تمایز قائل شوم.
هر دوی این درس ها برای من با ناامیدی و نمرات پایین پایان یافت. در ازدواجم با پذیرش شوهرم به عنوان کسی که مرا تامین می کند، از من مراقبت می کند و به دوست داشتنم ادامه می دهد، مشکلاتی داشتم.
من همیشه انتظار داشتم که ازدواج بد به پایان برسد. پس از شش سال ازدواج، ما صاحب یک پسر لذت بخش شدیم و دو سال بعد، ما صاحب یک دختر زیبا شدیم. دو اندیشی فرد را فرسوده می کند و او را ناامید و سردرگم می کند.
دعا نویسی یهود : تصمیم گیری و سپس تصمیم نگرفتن انسان را دچار رکود می کند. مثلاً مادرم مدتی اینجا بود. او نمی توانست راضی باشد که می خواهد به خانه برود. وقتی در خانه بود، او را تحت فشار قرار دادند که در جای دیگری به جز خانه اش بماند.
وقتی از خانه دور بود، ترس های زیادی او را در مورد خانه پر می کرد. او بدبخت بود و اطرافیان خود را بدبخت کرد (یعقوب ۱: ۵-۸). شهادت در مورد حفظ رستگاری اساس کتاب مقدس برای شهادت دادن در مکاشفه ۱۲:۱۱ یافت می شود.
که در آن ما با سه چیز بر شیطان غلبه می کنیم: خون عیسی، شهادت ما، و دوست نداشتن زندگی خود تا حد مرگ. خدا به من گفت که اگر حاضر نباشم در مورد رهایی خود بگویم، آن را از دست خواهم داد.
و علاوه بر این، اگر من از او و روزی هایش شرم داشتم، او در بهشت از من شرم می کرد. در یعقوب ۴: ۷ به ما گفته شده است که چگونه شیطان را فراری دهیم. بارها قسمتی از آیه «مقاومت با شیطان تا از شما بگریزد» نقل می کنیم.
این به ما احساس امنیت کاذب می دهد. حقیقت این است که شما ابتدا باید خود را تسلیم خدا کنید. این تسلیم بی دقتی نیست، بلکه تسلیم واقعی به خداست که ما را ملزم به خواندن، مطالعه و اطاعت از کتاب مقدس می کند.
همانطور که ما این راه را تسلیم خدا می کنیم و سپس در برابر شیطان مقاومت می کنیم، او واقعاً از ما فرار خواهد کرد. خدا از ما نمیخواهد قبل از اینکه به ما کمک کند، همه الزامات کتاب مقدس را بدانیم.
اما باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا از همه چیزهایی که آموختهایم اطاعت کنیم و در یادگیری و به کارگیری بیشتر کوشا باشیم. پس از تمام رهایی، برخی از تصمیمات باید گرفته شوند و هرگز تغییر نکنند.
مهم نیست که چقدر از هر منبعی برای تغییر یا بازگشت به گناهان قبلی بر شما فشار وارد می شود. در اینجا تصمیماتی وجود دارد که باید اتخاذ شوند. کلام خدا را مطالعه کنید و اصول او را به عنوان اصول خود بپذیرید.
زندگی خود را منضبط کنید و مسئولیت اعمال و افکار خود را در مناطقی که تحویل گرفته اید بپذیرید. ۳. با شکرگزاری برای همه چیزهایی که به شما برکت داده است، وارد حضور او شوید.
با خوشحالی از دستور خدا اطاعت کنید حتی اگر در ابتدا مجبور باشید خود را مجبور کنید. روز بعد از اینکه نجات اصلی ام را دریافت کردم، احساس پوچی داشتم و نمی دانستم باید چه کار کنم.
دعا نویسی یهود : واکنش من این بود که مدام از خدا راهنمایی بخواهم. اگر کلام او را در زندگی خود به کار نگیریم، نمی توانیم آنچه را که خدا دستور می دهد انجام دهیم. اگر کلام او را در افکار و اعمال خود به کار نگیریم، واقعاً تابع خدا نیستیم.