دعای عشق از راه دور
دعای عشق از راه دور | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعای عشق از راه دور را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعای عشق از راه دور را برای شما فراهم کنیم.۲۱ اسفند ۱۴۰۳
دعای عشق از راه دور : خواه تراوشی باشد که از او سرچشمه میگیرد، بدون اینکه به وحدت او خدشهای وارد کند، مانند پرتوهای خورشید، یا به صورت آینهای تصور شود که در آن صفات الهی منعکس می شود. اما مطمئناً خدایی که همه در همه است.
دعا نمیتواند دلیلی برای آشکار کردن خود داشته باشد: چرا یکی باید به بسیاری از آنها بگذرد؟ صوفیان پاسخ میدهند – فیلسوفی میگوید که از سختی طفره میروند – با نقل حدیث معروف: «من گنجی پنهان بودم و میخواستم شناخته شوم.
دعای عشق از راه دور
دعای عشق از راه دور : اگر جز خدا چیزی نباشد، عرفای اسلام ۵۶ ۲. از نظر برخی از عرفا، عرفان وحدت مرحله بالاتری را تشکیل می دهد که به آن «حقیقت» می گویند. بالا را ببین. پ. ۲۲. پس کل هستی، از جمله انسان، اساساً با خدا یکی است.
پس خلقت را آفریدم تا شناخته شوم.» به عبارت دیگر، خداوند جمال ابدی است و در ذات زیبایی است که میل به عشق داشته باشد. شاعران عارف تجلی یگانه را با انبوهی از تصاویر فاخر توصیف کرده اند. جمی مثلاً میگوید: محبوب از ازل جمال خود را در خلوت غیب آشکار کرد. او آینه را به صورت خود گرفت، او دوست داشتنی خود را به خود نشان داد.
او هم تماشاگر بود و هم تماشاگر. هیچ چشمی جز او جهان را بررسی نکرده بود. همه یکی بودند، هیچ دوگانگی، هیچ تظاهر به “مال من” یا “مال تو” وجود نداشت. گوی پهناور بهشت با ورود و خروج های بی شمارش در یک نقطه پنهان بود. آفرینش در خواب نیستی گهواره شده بود، مثل کودکی قبل از اینکه نفس کشیده باشد. چشم معشوق با دیدن آنچه نبود، نیستی را موجود می شمرد.
اگرچه او صفات و صفات خود را به عنوان یک کل کامل در ذات خود مشاهده می کرد، با این حال می خواست که آنها در آینه ای دیگر به او نشان داده شوند، و هر یک از صفات ابدی او بر این اساس به شکلی متنوع آشکار شود.
پس مزارع سرسبز زمان و مکان و باغ حیات بخش جهان را آفرید تا هر شاخه و برگ و میوه کمالات گوناگون او را نمایان سازد. سرو اشارهای به قامت زیبایش میداد، گل رز چهره زیبایش را مژده میداد. هر جا که زیبایی بیرون می زد.
عشق در کنارش ظاهر می شد. هر جا که زیبایی در گونه ای گلگون می درخشید، عشق مشعل خود را از آن شعله روشن می کرد. هر جا که زیبایی در تاریکی های تاریک ساکن شد، عشق آمد و قلبی گرفت که در حلقه های آنها گرفتار شده بود. زیبایی و عشق مانند جسم و روح هستند.
زیبایی معدن است و عشق به سنگ قیمتی. آنها همیشه از همان ابتدا با هم بودند. آنها هرگز سفر نکرده اند اما در جمع یکدیگر. جامی در اثری دیگر رابطه خدا با جهان را به صورت فلسفی تری چنین بیان می کند.
جوهر یگانه که مطلق و تهی از همه پدیده ها و همه محدودیت ها و همه کثرات تلقی می شود، حق است (الحق). از سوی دیگر، از جنبه کثرت و کثرت او که تحت آن خود را در لباس پدیده ها نشان می دهد، او تمام عالم خلقت است. بنابراین جهان بیان ظاهری واقعی است.
واقعی واقعیت غیبی درونی جهان است. کیهان قبل از تکامل به نظر بیرونی با واقعیت یکسان بود. و واقعی پس از این تکامل با جهان یکسان است. پدیده ها به این ترتیب، نیستی هستند و فقط از کیفیاتی از وجود مطلق که توسط آنها تابش می شود.
وجودی ممکن را به دست می آورند. دنیای معقول شبیه دایره آتشینی است که توسط یک جرقه منفرد ایجاد شده است که به سرعت می چرخد. انسان تاج و علت نهایی هستی است. اگرچه او در مرتبه آفرینش آخرین اوست در فرآیند تفکر الهی، زیرا بخش اساسی او عقل اولیه یا عقل جهانی است.
دعای عشق از راه دور : که بلافاصله از الوهیت سرچشمه می گیرد.این با لوگوس – اصل جان بخشیدن به همه چیز – مطابقت دارد و با حضرت محمد یکی است. میتوان در اینجا شباهت جالبی بین آموزههای مسیحی و صوفی ترسیم کرد. همین عبارات در مورد بنیانگذار اسلام نیز به کار می رود که توسط سنت جان، سنت پل و متکلمان عرفانی متأخر، عرفای اسلام ۵۸ در مورد مسیح به کار رفته است.
بنابراین، محمد را نور خدا می نامند، گفته می شود که او قبل از خلقت جهان وجود داشته است، او به عنوان سرچشمه همه حیات، بالفعل و ممکن مورد ستایش است، او انسان کاملی است که تمام صفات الهی در او متجلی است. و در روایتی صوفی این قول را به او نسبت می دهد.
هر که مرا دید خدا را دیده است. با این حال، در طرح مسلمانان، آموزه لوگوس جایگاهی فرعی را اشغال می کند، همانطور که بدیهی است زمانی که کل وظیفه انسان متشکل از تحقق وحدت خداوند است، باید چنین باشد.
بارزترین ویژگی شرقی در مقابل عرفان اروپایی، آگاهی عمیق آن از وحدتی فراگیر و فراگیر است که در آن هر بقایای فردیت بلعیده می شود. هدف صوفی نه شبیه شدن به خدا و یا شخصاً شرکت در ذات الهی، بلکه فرار از اسارت خودی غیرواقعی و در نتیجه پیوستن به وجود بیکران است.
از نظر جامی، وحدت عبارت است از مجرد ساختن قلب، یعنی تطهیر و خلاصی از دلبستگی به غیر خدا، هم از جهت میل و اراده و هم از جهت علم و معرفت. میل و اراده عارف را باید از هر خواسته و خواستی جدا کرد. همه موضوعات معرفت و فهم باید از بینش فکری او حذف شود.
فکرش باید فقط به سوی خدا باشد، غیر از هیچ چیز حواسش نباشد. تا زمانی که اسیر در دام شور و شهوت است، حفظ این رابطه با خدا برایش سخت است، اما زمانی که تأثیر لطیف آن جاذبه در او آشکار می شود و مشغولیت به اشیاء حسی و شناختی را از او دور می کند.
باطن، لذت در آن اشتراک الهی بر لذت های جسمانی و شادی های روحی غالب است. کار دردناک خودسازی به پایان می رسد و شیرینی اندیشیدن روح او را مجذوب خود می کند. هنگامی که مشتاق مخلص آغاز این جاذبه را که لذت یاد خداست در خود درک کرد.
تمام فکر خود را به پرورش و تقویت آن معطوف به کند، از هر چیزی که با آن ناسازگار است دوری کند. فکر کن که حتی اگر قرار بود یک ابدیت را وقف تزکیه این ارتباط کند، هیچ کاری انجام نمی داد و آنطور که باید وظیفه خود را انجام نمی داد.
دعای عشق از راه دور : عشق وتر عشق را در عود روحم به هیجان آورد و همه مرا از سر تا پا به عشق تبدیل کرد.