دعا برای هلاکت شخص ظالم
دعا برای هلاکت شخص ظالم | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای هلاکت شخص ظالم را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای هلاکت شخص ظالم را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای هلاکت شخص ظالم : و با این حال این همچنان مشکل ساز است. مردی که برای پول ازدواج میکند، نه برای عشق، بیشتر به نفع فردی زندگی میکند تا به نفع همنوعان. شرطی که دقیقاً مخالف حقیقت است. بنابراین غیرطبیعی است و نوعی احساس تحقیر را برمی انگیزد. دختری که بر خلاف میل والدینش از ازدواج با مرد ثروتمندی که هنوز جوان است سر باز می زند و همه ملاحظات توافق را نادیده می گیرد تا به طور غریزی دیگری را مطابق میل خود انتخاب کند، رفاه فردی خود را فدای گونه می کند.
دعا اما دقیقاً به همین دلیل است که او با تأیید خاصی روبرو میشود، زیرا او آنچه را مهمتر است ترجیح داده و دقیقاً بر اساس روح طبیعت (نوع) عمل کرده است. در حالی که والدین فقط با روحیه خودپرستی فردی توصیه می کردند. به عنوان نتیجه همه اینها، به نظر می رسد که ازدواج به این معنی است که یا منافع فرد باید آسیب ببیند یا منافع نوع. به عنوان یک قاعده یکی یا دیگری مورد است، زیرا تنها در نادرترین و خوش شانس ترین تصادف است که رضایت و عشق پرشور دست به دست هم می دهند.
دعا برای هلاکت شخص ظالم
دعا برای هلاکت شخص ظالم : ضرب المثل اسپانیایی می گوید: (کسی که برای عشق ازدواج می کند باید در اندوه زندگی کند). ازدواجهای غیرقانونی، که عموماً توسط والدین تنظیم میشود، برعکس خواهد شد. ملاحظاتی که در این مورد آنها را کنترل می کند، هر ماهیتشان که باشد، به هر حال واقعی هستند و نمی توانند از بین بروند. چنین ازدواجی به نفع نسل حاضر و به ضرر آینده است.
وضعیت اسفبار اکثر افراد از نظر جسمی، اخلاقی و فکری ممکن است تا حدی به دلیل این واقعیت باشد که ازدواج ها عموماً نتیجه انتخاب و تمایل خالص نیست، بلکه ناشی از انواع ملاحظات بیرونی و شرایط تصادفی است. با این حال، اگر تمایل به درجه خاصی و همچنین راحتی در نظر گرفته شود، این مانند سازش با نبوغ گونه است. همانطور که میدانیم، ازدواجهای خوشبخت بسیار اندک است.
زیرا ازدواج به این منظور است که رفاه نسل آینده را در دل داشته باشد و نه حال. با این حال، اجازه دهید برای تسلی دلهای مهربانتر اضافه کنم که عشق پرشور گاهی با احساسی کاملاً متفاوت همراه است – یعنی دوستی واقعی که بر اساس هماهنگی احساسات استوار است، اما این تا زمانی که غریزه احساس شود وجود ندارد.
رابطه جنسی خاموش شده است این دوستی عموماً از این واقعیت سرچشمه میگیرد که ویژگیهای جسمانی، اخلاقی و فکری که در دو فرد عاشق، در رابطه با فرزندی که قرار است به دنیا میآید، مطابق و مکمل یکدیگر باشند، در مورد خود افراد نیز مکمل یکدیگر باشند. به عنوان ویژگی های متضاد خلق و خو و برتری فکری، و از این طریق هماهنگی احساسات را ایجاد می کند.
کل متافیزیک عشق که در اینجا به آن پرداخته شد، به طور کلی با متافیزیک من ارتباط نزدیک دارد، و می توان گفت که نوری که بر آن می افکند به شرح زیر است. ما دیدهایم که انتخاب دقیق یک مرد، که طی درجات بیشماری به عشق پرشور میرسد، برای ارضای غریزه جنسی او، بر اساس علاقهای اساسی است که او به قانون اساسی نسل بعدی دارد.
این علاقه شدید او دو حقیقت را تأیید می کند که قبلاً نشان داده شده است. اول: جاودانگی انسان که در نژاد آینده ماندگار می شود. زیرا این علاقه با طبیعت فعال و غیرتمند که نه نتیجه تأمل و نه نیت است و از درونی ترین خصوصیات و تمایلات وجود ما سرچشمه می گیرد، اگر انسان واقعاً گذرا بود، نمی توانست اینقدر پیوسته وجود داشته باشد یا چنین قدرت عظیمی بر انسان اعمال کند.
دعا برای هلاکت شخص ظالم : و اگر نژادی واقعاً و کاملاً متفاوت با خودش، صرفاً در مقطع زمانی جانشین او شود. ثانیاً: طبیعت واقعی او بیشتر با نوع ارتباط دارد تا فرد. زیرا این علاقه ای که او به ماهیت خاص گونه ای که سرچشمه همه عشق هاست، از زودگذر ترین احساسات تا جدی ترین اشتیاق را می گیرد، در واقع مهم ترین امر در زندگی هر انسان است، مسئله موفق یا ناموفق. که او را بیش از هر چیز دیگری لمس می کند.
به همین دلیل است که آن را غالباً «امر دل» نامیده اند. هر چیزی که صرفاً به شخص خود مربوط میشود کنار گذاشته میشود و در صورت اقتضای موردی، زمانی قربانی این علاقه میشود که ماهیت قوی و قطعی داشته باشد. بنابراین انسان از این طریق ثابت می کند که بیشتر به نوع علاقه مند است تا فرد، و مستقیماً به نفع نوع زندگی می کند تا به نفع فرد.
پس چرا یک عاشق اینقدر به هر نگاه و چرخش معشوقش پایبند است و حاضر است برای او هر گونه فداکاری کند؟ زیرا بخش جاودانه او در حسرت اوست. تنها بخش فانی اوست که آرزوی هر چیز دیگری را دارد. بر این اساس، آن اشتیاق شدید و حتی شدید برای یک زن خاص، ودیعه مستقیم از جاودانگی جوهر وجود ما و جاودانگی آن در گونه است.
تلقی این جاودانگی به عنوان چیزی بیاهمیت و ناکافی، اشتباهی است که از این واقعیت ناشی میشود که در اندیشیدن به تداوم گونهها فقط به وجود موجوداتی شبیه به خود در آینده فکر میکنیم، اما به هیچ وجه با ما یکسان نیستند. و دوباره، با شروع از دانش معطوف به خارج، ما فقط شکل بیرونی گونه را همانطور که خود را به ما نشان می دهد درک می کنیم و ماهیت درونی آن را در نظر نمی گیریم.
دعا برای هلاکت شخص ظالم : دقیقاً این ماهیت درونی است که در بنیاد آگاهی ما به عنوان هسته آن قرار دارد و بنابراین مستقیمتر از خود آگاهی ما است و به عنوان یک چیز به خودی خود مستثنی از اصل فردیت است – در واقعیت یکسان و یکسان است. همه افراد، چه در یک زمان یا در زمان های مختلف وجود داشته باشند. پس این اراده برای زیستن است.
یعنی دقیقاً همان چیزی است که شدیداً هم زندگی و هم تداوم را میل می کند و بر این اساس از مرگ آسیبی نمی بیند و تحت تأثیر قرار نمی گیرد. علاوه بر این، وضعیت فعلی آن قابل بهبود نیست، و تا زمانی که زندگی وجود دارد، از رنج و مرگ بی وقفه فرد مطمئن است. انکار اراده برای زندگی محفوظ است تا آن را از این امر رهایی بخشد.