دعا برای محبت مرد به زنش
دعا برای محبت مرد به زنش | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای محبت مرد به زنش را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای محبت مرد به زنش را برای شما فراهم کنیم.۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای محبت مرد به زنش : این برادر عموماً بیان کرده بود که چگونه میخواهد کمکهایش را تصاحب کند، و آنها عمدتاً برای اهداف تبلیغی بودهاند. اما این بار او این کار را به من واگذار کرد تا از این پول در حد نیاز استفاده کنم، و بنابراین من میتوانم آنچه را که برای یتیمان لازم بود از آن بگیرم. من در حال حاضر از نظر بودجه برای همه چیزهای دیگر نیز بسیار فقیر بودم، به طوری که مجبور شدم عصر سه شنبه گذشته، ۲۸ ام، به معلمان مدارس روزانه بگویم که اگر کالای تازه وارد نشد، نباید باشم.
دعا حقوق هفتگیشان را، طبق معمول، عصر سهشنبه آینده به آنها بدهم، و اکنون در این خصوص فقیرتر از سالها بودم. پس چقدر خداوند مهربان است که نه تنها این پول را در این زمان از طریق این برادر به من داد، بلکه دلش را نیز به کار گرفت تا اعمال آن را در حد نیاز به من بسپارد. نیمی از آن را برای خرج خانه این روز برای یتیمان و نیمی را برای صندوق مدرسه، برای حقوق هفتگی معلمان سه شنبه آینده گرفتم. من همچنین امروز صبح نیمی از حاکمیت را از درویچ دریافت کردم. اندکی که باقی مانده بود.
دعا برای محبت مرد به زنش
دعا برای محبت مرد به زنش : وقتی این روز شروع شد، من هیچ چیزی برای نیازهای روز نداشتم، اگرچه دلیلی داشتم که باور کنم دوباره چندین پوند لازم است. بنابراین من دوباره به دنبال منابع تازه بودم. بر این اساس، حدود ساعت ده صبح امروز، یکی از برادران خداوند، که عصر گذشته آمده بود تا یک شب در خانه من بماند، ده پوند به من داد تا در حد نیاز از آن استفاده کنم. در رابطه با این کمک مالی مورد توجه قرار می گیرد: ۱. مدتی نگذشته بود که از او کمک مالی دریافت کرده بودم.
بعد از تامین مخارج خانه داری، برای اجاره و مخارج شاگردها گذاشته شد، و من دوباره بدون یک ریال به دنبال وسایل تازه برای فردا بودم. آخرین روز یک سال دیگر فرا رسیده بود. رحمت خدا در این سال از هر جهت، به ویژه در رابطه با یتیمان، بزرگ و بسیار بود. اما حالا دیگر چیزی برای امروز نداشتم، به جز دو شیلینگ که در یکی از جعبه های خانه ام است. با این حال، به لطف خدا، میتوانستم برای این آخرین روز یک سال دیگر نیز به دنبال تدارکات باشم.
و کاملاً مطمئن بودم که خداوند مرا گیج نخواهد کرد. و طبق انتظار من چنین بوده است. زیرا، قبل از اینکه برای پول فراخوانده شوم، صد پوند دریافت کردم، که به من سپرده شد تا برای هر بخشی از خدمت خداوند که بیشترین نیاز را به نظر میرسد، بکارم. ۲ فوریه ۱۸۴۸. امروز صبح، در حین پیاده روی قبل از صبحانه، احساس کردم که از مسیر همیشگی ام به سمتی هدایت می شوم که چند ماه بود در آن نرفته بودم. با پا گذاشتن روی یک چوب، با خودم گفتم: «شاید خدا در این مورد هم دلیلی داشته باشد.» حدود پنج دقیقه بعد با یک نجیب زاده مسیحی ملاقات کردم که دو فرمانروایی برای یتیمان به من داد، و بعد متوجه شدم که چرا به این راه هدایت شده ام.
۳ فوریه. خواننده ممکن است بگوید، «شما پیوسته در نیاز هستید. به محض اینکه یک خواسته برآورده می شود، دیگری مطرح می شود. آیا آن را یک زندگی آزمایشی نمیدانی و از آن خسته نشدهای؟» پاسخ من این است، درست است که من کم و بیش به طور مستمر در ارتباط با این کار نیاز دارم. و اگر بخواهم تمام قلبم را در این مورد به خواننده بگویم.
دعا برای محبت مرد به زنش : او دلیل بیشتری برای گفتن اینکه من دائماً نیازمندم، خواهد داشت. زیرا آنچه من در اینجا نوشته ام تقریباً منحصراً در مورد روشی است که خداوند از آن خشنود بوده است که برای انجام کار به من پول بدهد. اما من عمداً اعلام میکنم که این، همانطور که ممکن است برای یکی یا دیگری به نظر برسد، به هیچ وجه اصلیترین چیزی نیست که من هر روز به آن نیاز دارم.
من فقط به چند مورد دیگر اشاره می کنم. بیماری در بین کودکان، موارد بسیار سخت و طاقت فرسا که با وجود همه وسایلی که ماه به ماه، آری سال به سال استفاده می شود، کودکان همچنان بیمار می شوند.چیزی باقی نمی ماند جز اینکه آنها را نگه داریم یا به اتحادیه کلیسایی که به آن تعلق دارند بفرستند، زیرا هیچ اقوام و خویشاوندی ندارند که قادر به تامین آنها باشند. این حقیقت که سالها از آنها مراقبت کردهایم و از آنها مراقبت کردهایم.
آنها را بیش از پیش برای ما دوستداشتنی میکند و تلاش برای بازگرداندن آنها به محلهشان را بیشتر میکند. این یک «نیاز» است که مرا به خدا می رساند. در اینجا دعا لازم است، نه تنها برای وسایلی که چنین کودکان بیمار به آن می خوانند، بلکه برای راهنمایی و حکمت از بالا. گاهی اوقات قرار است کودکان به عنوان خدمتکار یا شاگرد قرار داده شوند. و بدین ترتیب ثابت شده است.
زیرا امروز مبلغ دو هزار و پنجاه لیر به من داده شد که دو هزار لیره آن برای صندوق ساختمان و پنجاه لیره برای مایحتاج فعلی است. وقتی این کمک را دریافت کردم، نمی توان شادی خود را در خدا توصیف کرد. نه هیجان زده بودم و نه تعجب. زیرا من به دنبال پاسخ دعاهایم هستم. من معتقدم که خدا صدایم را می شنود. با این حال قلبم چنان پر از شادی بود که فقط می توانستم در برابر خدا بنشینم و او را تحسین کنم.
دعا برای محبت مرد به زنش : مانند دیوید در دوم سام. vii. سرانجام خود را بر روی صورتم انداختم و به شکرگزاری خداوند و تسلیم مجدد قلبم به او به خاطر خدمت پر برکتش شتافتم. امروز صبح یک آقایی از دوونشایر، در راه لندن، با من تماس گرفت. هنگامی که او آمد، من فقط در حال دعا بودم، و از جمله موارد زیر را نیز به حضور خداوند آورده بودم: ۱. از او خواسته بودم برای مایحتاج دنیوی خود، در حالی که نیازمند بودم.
مقداری آذوقه از او خواسته بودم. از او تقاضای کمک بیشتری برای صندوق ساختمان کرده بودم و از او خواهش کردم که به دلیل رفاه حال بچه ها و کسانی که در یتیم بر آنها نظارت دارند، این کار را به خاطر ساکنان خیابان ویلسون تعجیل کند.