دعا برای ظالمین
دعا برای ظالمین | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای ظالمین را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای ظالمین را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای ظالمین : عمدتاً به این دلیل که ما وجود خود را در آنها بسیار ساده می بینیم. تنها یک موجود دروغگو در جهان وجود دارد – انسان. هر دیگری صادق و اصیل است، زیرا خود را همانگونه که هست نشان می دهد و همان گونه که احساس می کند خود را بیان می کند.بیان نمادین یا تمثیلی این تفاوت اساسی را در این واقعیت می توان یافت که همه حیوانات در حالت طبیعی خود به گردش می پردازند.
دعا این تا حد زیادی به دلیل تأثیر خوشحال کننده ای است که وقتی به آنها نگاه می کنیم بر ما می گذارند. و تا آنجا که به خودم مربوط می شود، دلم همیشه برای آنها می سوزد، به خصوص اگر آنها حیوانات آزاد باشند. از سوی دیگر، انسان با لباس احمقانه خود تبدیل به یک هیولا می شود. ظاهر او ناپسند است، که با رنگ پریدگی غیرطبیعی رنگ چهره اش تقویت می شود.
دعا برای ظالمین
دعا برای ظالمین : یا از بچههایش مراقبت میکند، یا با همنوعان خود معاشرت میکند، و غیره! این دقیقاً همان چیزی است که باید باشد و می تواند باشد. فقط یک پرنده باشد، می توانم مدتی با احساس لذت به آن نگاه کنم. نه، یک موش آبی یا یک قورباغه، و با لذت بیشتر یک جوجه تیغی، یک راس، یک قلیه یا یک آهو. تفکر در مورد حیوانات ما را بسیار خوشحال می کند.
اثر تهوع آور خوردن گوشت، نوشیدن الکل، سیگار کشیدن، پریشانی و بیماری های او. او به عنوان یک لکه بر طبیعت برجسته می شود. و به این دلیل بود که یونانی ها از این امر آگاه بودند که تا آنجا که ممکن بود خود را در مورد لباس محدود کردند. بیشتر چیزهایی که به نیروی عادت نسبت داده می شود را باید به ثبات و تغییر ناپذیری شخصیت اصلی و ذاتی نسبت داد که به موجب آن ما همیشه در شرایط یکسان همان کار را انجام می دهیم.
که برای اولین بار و برای صدمین بار در نتیجه همان ضرورت اتفاق می افتد. در حالی که نیروی عادت، در حقیقت، صرفاً ناشی از سستی است که به دنبال نجات عقل و اراده است، کار، دشواری و خطر انتخاب تازه؛ به طوری که ما ساخته شده ایم تا امروز همان کاری را انجام دهیم که دیروز انجام داده ایم و صدها بار قبلاً انجام داده ایم و می دانیم که پایان خود را به دست خواهد آورد.
اما حقیقت موضوع عمیق تر است. زیرا می توان آن را واضح تر از آنچه در نگاه اول به نظر می رسد توضیح داد. قدرت اینرسی اعمال شده بر اجسامی که فقط با وسایل مکانیکی حرکت می کنند، وقتی به اجسامی که با انگیزه حرکت می کنند به نیروی عادت تبدیل می شود. اعمالی که ما از روی نیروی محض عادت انجام میدهیم، در واقع، بدون هیچ انگیزه جداگانهای برای مورد خاص اعمال میشوند.
بنابراین ما واقعاً به آنها فکر نمی کنیم. تنها زمانی که هر عملی در ابتدا انجام می شد، انگیزه ای داشت. پس از آن عادت شد; اثر ثانویه این انگیزه، عادت فعلی است که برای ادامه عمل کافی است; همانطور که جسمی که با یک فشار به حرکت در میآید، برای ادامه حرکت نیازی به فشار دیگری ندارد. اگر به هیچ وجه مانع نشود، برای همیشه به حرکت خود ادامه خواهد داد.
همین امر در مورد حیوانات نیز صدق می کند. تربیت عادتی است که به آنها تحمیل شده است. اسب بدون اینکه از او اصرار شود با رضایت یک گاری را می کشد. این حرکت هنوز هم اثر آن شلاق هایی است که در ابتدا او را تحریک می کرد، اما طبق قانون اینرسی به عنوان عادت تداوم می یابد. واقعاً چیزی بیشتر از یک تمثیل در همه اینها وجود دارد. این هویت چیزی است که مورد بحث است.
یعنی اراده، در درجات بسیار متفاوتی از عینیت آن، که به موجب آن، قانون حرکت یکسانی چنین اشکال متفاوتی به خود می گیرد. این یک تبریک معمولی در اسپانیا است و در سراسر جهان معمول است که برای مردم آرزوی زندگی طولانی داشته باشند. این آگاهی از چیستی زندگی نیست که منشأ چنین آرزویی را توضیح می دهد، بلکه آگاهی از چیستی انسان در طبیعت واقعی خود است.
یعنی اراده برای زندگی. به نظر من آرزویی که هر کس دارد، این است که پس از مرگش یادش بماند، و کسانی که آرزوی شهرت پس از مرگ دارند، به نظر من از این سرسختی برای زندگی نشات می گیرد. هنگامی که خود را از هر امکان وجود واقعی بریده می بینند، پس از زندگی ای که هنوز در دسترس آنهاست، دست و پنجه نرم می کنند، حتی اگر فقط یک ایده آل باشد.
دعا برای ظالمین : یعنی یک زندگی غیر واقعی. ما کم و بیش آرزو می کنیم به هر چیزی که به آن علاقه مندیم یا به آن مشغولیم به پایان برسیم. ما برای رسیدن به پایان آن بی تاب هستیم و از اتمام آن خوشحالیم. این تنها پایان کلی است، پایان همه غایات، که ما قاعدتاً تا آنجا که ممکن است آرزو می کنیم. هر جدایی طعمی از مرگ می دهد و هر دیداری طعمی از قیامت را.این توضیح می دهد.
که چرا حتی افرادی که نسبت به یکدیگر بی تفاوت بودند، پس از گذشت بیست یا سی سال، وقتی دوباره ملاقات می کنند، بسیار خوشحال می شوند. اندوه عمیقی که در مرگ یک دوست احساس می کنیم، ناشی از این احساس است که در هر فردی چیزی وجود دارد که ما نمی توانیم آن را تعریف کنیم، که تنها اوست و بنابراین غیرقابل جبران است.
همین امر در مورد حیوانات جداگانه نیز صدق می کند. مردی که به طور تصادفی حیوان مورد علاقه خود را مجروح کرده است، شدیدترین اندوه را احساس می کند و نگاه در حال مرگ حیوان برای او درد بی پایانی ایجاد می کند. وضعیتی که کاملاً مخالف رنج است؛ اگرچه حسادت نیز اغلب به ایجاد کنجکاوی کمک می کند. گاهی به نظر می رسد که ما چیزی را آرزو می کنیم و در عین حال آن را آرزو نمی کنیم.
به طوری که یکباره از آن خشنود و ناراحت می شویم. به عنوان مثال، اگر ما مجبور به انجام آزمایشی قاطع در فلان کار یا چیز دیگری باشیم که در آن پیروز شدن برای ما اهمیت زیادی دارد. هر دوی ما آرزو می کنیم که زمان آزمایش به اینجا رسیده باشد، و با این حال از ایده آمدن آن می ترسیم. اگر یک بار هم به نوعی زمان به تعویق بیفتد، هم خرسندیم و هم متاسفیم، زیرا هر چند این تعویق غیرمنتظره بود.
دعا برای ظالمین : اما به ما آرامش لحظه ای می دهد. زمانی که انتظار داریم نامه مهمی حاوی تصمیم لحظهای باشد، همین احساس را داریم و آن نامه ناکام میماند.