دعا برای تسکین درد سوختگی
دعا برای تسکین درد سوختگی | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای تسکین درد سوختگی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای تسکین درد سوختگی را برای شما فراهم کنیم.۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای تسکین درد سوختگی : امروز ساعت شش غروب، نیاز ما خیلی زیاد بود، نه فقط به یتیمان خانه، بلکه به مدارس روزانه و غیره، خودم را با دو نفر از به نماز سپردم. به مقداری پول نیاز بود تا قبل از ساعت هشت صبح فردا وارد شود. زیرا چیزی برای خوردن شیر برای صبحانه وجود نداشت (بچهها برای صبحانه فرنی جو دوسر با شیر میخورند)، تا در مورد بسیاری از خواستههای دیگر چیزی نگویم.
دعا در حالی که از خداوند درخواست میکردیم، قلبهایمان آرام بود و مطمئن بودیم که پدرمان نیاز ما را برآورده خواهد کرد. به سختی از روی زانو بلند شده بودیم که نامهای دریافت کردم که حاوی حکمی برای یتیمان بود که نیمی از آن از یک افسر جوان هند شرقی بود و نیمی دیگر محصول فروش یک قطعه کار که خواهر فرستاده بود. پول به نفع یتیمان درآمده بود.
دعا برای تسکین درد سوختگی
دعا برای تسکین درد سوختگی : هر چند روز به روز باید منتظر آذوقه روزانه خود باشیم. خداوند؛ بله، اگرچه حتی از یک وعده غذایی به یک وعده دیگر نیز از ما خواسته شده است که این کار را انجام دهیم. ۱۶ دسامبر. هیچ چیز وارد نشده است. سه شیلینگ پنج پنی، که یکی از کارگران توانست بدهد، تمام چیزی بود که ما داشتیم.
او نوشت: “من عاشق ارسال این هدایای کوچک هستم. آنها اغلب در فصل می آیند.” واقعاً در این زمان هم همینطور بود. حدود پنج دقیقه بعد از برادری قول پنجاه پوند برای یتیمان دریافت کردم که در هفته آینده به من داده خواهد شد. و یک ربع بعد از آن، حدود ساعت هفت، برادری به من فرمانروایی داد، که یک خواهر ایرلندی در لرد آن را امروز در هنگام عزیمت به دوبلین به نفع یتیمان گذاشته بود.
چقدر شیرین و باارزش است که چنین آشکارا تمایل خداوند به اجابت دعای فرزندان نیازمندش را ببینیم! دسامبر۱۹. نیاز ما به بودجه مدرسه در طول سه هفته گذشته زیاد بود، هر چند به اندازه نیاز معلمان دریافت کرده بودیم. با این حال، اکنون بسیار عالی بود، زیرا یکی از برادران به ویژه نیاز داشت که در طی یک یا دو روز چندین پوند داشته باشد، و سه معلم دیگر نیز به وسایل نیاز داشتند. روز به روز در حال حاضر درگذشت و پول نیامد. دی ماه به پایان رسید و بهمن ماه نیز تمام شد و پول نیامده بود.
به این ترتیب بیش از یکصد و بیست روز گذشت، در حالی که من روز به روز عریضه خود را نزد خداوند می آوردم که این خواهر را برکت دهد و او را در هدفش ثابت قدم نگه دارد و این پول را برای کارش در دست من به من بسپارد. در میان آن همه، با قضاوت از روی جدیتی که او در دعا به من داده بود، و اینکه این موضوع را فقط به ستایش نام او میخواستم، اطمینان داشتم که در زمان خودش این کار را انجام دهد. اما من در تمام این مدت هرگز یک خط به این خواهر در مورد این موضوع ننوشتم.
دعا برای تسکین درد سوختگی : سرانجام، در یکصد و سی و چهارمین روز از زمانی که هر روز در مورد این موضوع از خداوند تضرع می کردم، در ۸ مارس نامه ای از خواهر دریافت کردم که به من اطلاع داد که پانصد پوند به دست من پرداخت شده است. از بانکداران من و اکنون من فقط چند خط از نامه ای را که در ۳ ژوئیه از خواهری که این کمک مالی را اهدا کرده بود، به همراه نامه هایم که از او خواسته بودم، می دهم تا بتوانم وضعیت روحی او را در این مورد نشان دهم. موضوع، بعد از اینکه بیش از بیست ماه قبل از او آن را داشت، و بعد از اینکه به مدت شانزده ماه واقعاً پول را رها کرد. او چنین می نویسد: «از این که بگویم هرگز برای یک لحظه کوچکترین احساس پشیمانی نداشته ام، سپاسگزارم، اما این کاملاً از فیض فراوان خداوند است. من آن را به ستایش او می گویم.» در من به خانه های یتیم زنگ زدم تا هماهنگی های خاصی انجام دهم.
و یکی از خواهرها اتفاقاً به من گفت که خانم جی، که با پدرش خانه شماره ۴ خیابان ویلسون را اشغال کرده بود، از او خواسته بود. تا بدانم که آنها میخواهند خانهشان را رها کنند، اگر بخواهم آن را بگیرم. اما او پاسخ داده بود که فایده ای ندارد که در مورد آن به من بگوید، زیرا مطمئن بود که من فکری برای باز کردن خانه یتیم دیگری ندارم. وقتی به خانه آمدم این موضوع خیلی ذهنم را درگیر کرد.
نمیتوانستم بارها و بارها از خداوند بپرسم که آیا از من میخواهد یتیم خانه دیگری را باز کنم، و آیا اکنون زمان آن فرا رسیده است که من باید به این شکل بیشتر به او خدمت کنم. هر چه بیشتر در این موضوع فکر می کردم، بیشتر به نظرم می رسید که این دست خداست که مرا در این خدمت به پیش می برد. ترکیب قابل توجه شرایط زیر به ویژه مرا تحت تأثیر قرار داد: ۱. درخواست های پذیرش یتیمان، به ویژه در اواخر وقت، بیشتر از چیزی است که ما اصلاً می توانیم ملاقات کنیم، اگرچه ما خانه ها را به اندازه سلامتی کودکان پر می کنیم.
اگر خانه دیگری برای یتیمان می گرفتم، بهتر است در همان خیابانی باشد که سه نفر دیگر هستند، زیرا زحمات کمتر می شود و در مواقع ضروری برای نماز در کنار هم هستیم. توزیع پول، و غیره. اما از زمانی که سومین خانه یتیم در نوامبر ۱۸۳۷ افتتاح شد، هرگز یکی از خانه های بزرگتر در خیابان وجود نداشته است که اجازه داده شود. ۳. حدود پانزده کودک در خانه یتیم شیرخوار وجود دارند که اگر جا بود.
دعا برای تسکین درد سوختگی : بهتر بود چند وقت پیش آنها را به خانه دختران بزرگتر منتقل می کردند. اما هنگامی که یک جای خالی در آن خانه رخ می داد، عموماً چند نفر منتظر بودند تا آن را پر کنند، به طوری که ناخواسته بچه های دختر در خانه یتیم شیرخوار همانجا باقی ماندند. اما این خوب نیست و مطابق قصد اصلی من نیست. زیرا قرار بود نوزادان تنها تا هفت سالگی رها شوند و سپس به خانه های پسران و دختران بزرگتر منتقل شوند. این طرح اولیه من می تواند برای آینده بهتر اجرا شود، و به یکباره برای زمان حال، اگر خانه یتیم دیگری را افتتاح کنم.