دعا برای رفع ظلم ظالمان
دعا برای رفع ظلم ظالمان | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا برای رفع ظلم ظالمان را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا برای رفع ظلم ظالمان را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دعا برای رفع ظلم ظالمان : همیشه در حال حدس و گمان است، همیشه در حال مراقبه است. امور فرد در کلیت زودگذر خود در مقایسه با امور این الوهیت که مربوط به نوع و نژاد آینده است بسیار پیش پا افتاده است. بنابراین او همیشه آماده است تا بدون توجه به این موضوع، فرد را قربانی کند. او به عنوان موجودی فناناپذیر به فانی با این امور زودگذر مرتبط است و علایق او به آنها از نامتناهی تا متناهی است.
دعا او با آگاهی از اداره امور بالاتر از اموری که صرفاً به ثروت و مصیبت فرد مربوط می شود، آنها را با بی تفاوتی والا در میان هیاهوی جنگ، شلوغی تجارت یا طغیان طاعون اداره می کند – در واقع، او آنها را در خلوت صومعه ها تعقیب می کند. دیده شد که شدت عشق با تشخصش بیشتر می شود; ما نشان دادهایم که ممکن است دو فرد از نظر جسمی چنان تشکیل شده باشند که برای احیای بهترین نوع ممکن، یکی مکمل خاص و کامل دیگری باشد که در نتیجه منحصراً آن را میخواهد.
دعا برای رفع ظلم ظالمان
دعا برای رفع ظلم ظالمان : این اشتیاق، اگرچه ممکن است شدید شده باشد، اما اگر چیزی که قبلاً مشاهده نشده بود آشکار شود، ممکن است دوباره ناپدید شود. و بنابراین نابغه گونه در مورد نژاد آینده در همه کسانی که هنوز خیلی پیر نشده اند مراقبه می کند. این کار کوپید است که این مسابقه را مد کند، و او همیشه مشغول است.
در چنین حالتی، عشق پرشور پدید میآید، و چون به یک شیء، و تنها یکی، اعطا میشود، یعنی چون در خدمت خاص نوع ظاهر میشود، فوراً ماهیتی اصیلتر و والاتر به خود میگیرد. از سوی دیگر، غریزه جنسی صرف پست است، زیرا، بدون تشخص، به همه می شود و تلاش می کند تا گونه را صرفاً از نظر کمیت و با کمی توجه به کیفیت حفظ کند.
عشق شدید متمرکز بر یک فرد ممکن است به حدی رشد کند که تا زمانی که به آن ارضاء نشود همه چیزهای خوب این دنیا و حتی خود زندگی اهمیت خود را از دست می دهند. سپس تبدیل به یک میل می شود که شدت آن شبیه هیچ چیز دیگری نیست. در نتیجه هر نوع فداکاری را انجام می دهد و در صورتی که نتوان آن را ارضا کرد.
ممکن است منجر به جنون یا حتی خودکشی شود. در کنار این ملاحظات ناخودآگاه که سرچشمه عشق پرشور هستند، باید موارد دیگری نیز وجود داشته باشند که ما به این صورت مستقیماً در برابر خود نداریم. بنابراین، باید بدیهی بگیریم که در اینجا نه تنها تناسب قانون اساسی وجود دارد، بلکه تناسب خاصی بین اراده مرد و عقل زن وجود دارد.
که در نتیجه آن میتوان فردی کاملاً معین را به تنهایی برای آنها به دنیا آورد که وجودش نابغه گونه به دلایلی برای ما غیرقابل نفوذ در نظر گرفته شده است، زیرا آنها جوهر چیز در خود هستند. یا به بیان دقیق تر، اراده زندگی میل دارد که خود را در فردی عینیت بخشد که دقیقاً تعیین شده است و فقط می تواند توسط این پدر خاص و این مادر خاص ایجاد شود.
این اشتیاق متافیزیکی اراده به خودی خود بلافاصله به عنوان دایره عمل خود در دایره انسانها، قلب والدین آینده را که بر این اساس گرفتار این میل می شوند، می سازد. آنها اکنون تصور می کنند که به خاطر خود آنها در آرزوی چیزی هستند که در حال حاضر صرفاً یک غایت متافیزیکی دارد، یعنی چیزی که در محدوده چیزهایی نیست که در واقعیت وجود دارد. به عبارت دیگر، آرزوی فرد آینده برای ورود به هستی است که ابتدا در اینجا ممکن شده است.
اشتیاقی که از سرچشمه اولیه همه موجودات سرچشمه می گیرد و خود را در دنیای پدیداری به عنوان عشق شدید والدین آینده به نمایش می گذارد. به یکدیگر، و توجه کمی به چیزی خارج از خود دارند. در واقع، عشق توهمی است که شبیه هیچ چیز دیگری نیست. مرد را وادار می کند تا هر آنچه در جهان دارد قربانی کند تا این زن را به دست آورد که در حقیقت او را بیش از هر کس دیگری راضی نمی کند.
همچنین زمانی که پایانی که در واقعیت متافیزیکی بود، احتمالاً به دلیل عقیم بودن زن (که به گفته هافلند، نتیجه نوزده نقص تصادفی در قانون اساسی است) ناامید شده باشد، پایان می یابد، همانطور که روزانه میلیون ها نفر ناکام می شود. از میکروب های خرد شده که در آنها همان اصل زندگی متافیزیکی برای وجود تلاش می کند. هیچ تسلی دیگری در این وجود ندارد.
دعا برای رفع ظلم ظالمان : جز اینکه بی نهایت مکان، زمان و ماده و در نتیجه فرصتی تمام نشدنی در خدمت اراده زندگی وجود دارد. اگرچه تئوفراستوس پاراسلسوس به این موضوع پرداخته نشده است، و کل رشته فکری من برای او بیگانه است، اما باید خود را حتی به صورت گذرا، زمانی که او کلمات قابل توجه زیر را بیان کرد، به او نشان داده باشد.
بافتی کاملاً متفاوت و به سبک همیشگی او: اشتیاق عشق، که شاعران در همه اعصار به طرق و اشکال بی شماری بیان کرده اند، بدون اینکه موضوع را تمام کنند و یا حتی به عدالت عمل کنند. این اشتیاق که باعث می شود تصور کنیم که داشتن یک زن باعث شادی پایان ناپذیر می شود و از دست دادن او دردی غیر قابل وصف را به همراه خواهد داشت.
این اشتیاق و این درد از نیازهای یک فرد زودگذر ناشی نمی شود، بلکه برعکس، آه روح گونه است و ابزاری جبران ناپذیر برای به دست آوردن یا از دست دادن اهداف آن است. این گونه به تنهایی است که وجودی پایان ناپذیر دارد: از این رو قادر به آرزوی بی پایان، ارضای بی پایان و درد بی پایان است. اما اینها در قلب یک فانی زندانی هستند.
بنابراین جای تعجب نیست که به نظر می رسد که می ترکد و نمی تواند بیانی برای اعلام شادی بی پایان یا درد بی پایان پیدا کند. این است که جوهر تمام اشعار اروتیک را تشکیل می دهد که دارای شخصیتی والا است. که در نتیجه به استعاره های متعالی اوج می گیرد و از هر چیز زمینی پیشی می گیرد. این مضمون پترارک است.
دعا برای رفع ظلم ظالمان : مطالبی برای سنت پریکس، ورترز، و یاکوپو اورتیس، که در غیر این صورت نه قابل درک و نه توضیح است. این توجه نامتناهی نه مبتنی بر هیچ نوع عقلانی است و نه به طور کلی بر اساس شایستگی واقعی آن عزیز. زیرا عاشق اغلب او را به اندازه کافی نمی شناسد. همانطور که در مورد پترارک بود. تنها روح گونه است که می تواند با یک نگاه متوجه شود که معشوق برای اهدافش چه ارزشی دارد.