دعانویس برای بازگشت معشوق
دعانویس برای بازگشت معشوق | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعانویس برای بازگشت معشوق را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعانویس برای بازگشت معشوق را برای شما فراهم کنیم.۴ اسفند ۱۴۰۳
دعانویس برای بازگشت معشوق : سالها پیش، بهعنوان یک تازه ازدواج کرده که در فورت ناکس، کنتاکی زندگی میکردم، در یک تولید آماتوری از خاطرات آن فرانک شرکت کردم. به یاد دارید که آنا در یک خانواده یهودی در هلند جنگ جهانی دوم بزرگ شد.
دعا خانواده او را گرفتند و از نازی ها پنهان کردند. این نمایشنامه استرس ها و شادی های خانواده فرانک را در حین حبس دنبال می کرد که آن در دفتر روزنامه خود ثبت کرد و با دستگیری آنها توسط سربازان آلمانی به پایان رسید.
دعانویس برای بازگشت معشوق
دعانویس برای بازگشت معشوق : اگرچه من نقش آن را ترجیح می دادم، اما معتقدم که خداوند من را به دلیلی در نقش خانم فرانک قرار داد. من در آن زمان معتقد نبودم. من کلام خدا را نمی دانستم.
اما سهم من از من خواسته بود که کلمات مزمور را به خاطر بسپارم، که شروع میشود: «چشمهایم را به تپهها میبرم—/ کمک من از کجا میآید؟ / کمک من از جانب خداوند / سازنده آسمان و زمین است.
قدرت روح القدس، این کلمات از زمانی که آنها را برای آن تئاتر یاد گرفتم تا زمانی که سالها بعد با خداوند رابطه شخصی برقرار کردم، در قلب من ماند. آنها به دعای درون من و آهنگی عاشقانه تبدیل شدند.
در مواقعی که میدانستم به کمک نیاز دارم، آن کلمات در ذهنم هجوم میآورد و احساس میکردم روحم در دعا به سوی این خدایی که هنوز نمیشناختم بالا میرود. سالها بعد، پس از تسلیم جانم به خداوند، دوباره به کلمات مزمور ۱۲۱ فکر کردم و معنای آنها را فهمیدم.
آن وقت بود که فهمیدم خداوند ده ها سال است که آن دعا را در من به رحمتش مستجاب کرده است! پس از حمله به مرکز تجارت جهانی در سال ، زمانی که ورد موزیک به من سفارش داد تا با گری رودز در خلق یک موزیکال جدید کار کنم، تصمیم گرفتیم آن را بر اساس مزمور قرار دهیم.
متوجه شدیم که پیام این مزمور چقدر می تواند قدرتمند و شفابخش باشد. غم و اندوه و چالش فصل سخت آمریکا، ما آهنگهای آشنا، سرودها، آیات کتاب مقدس، و گروههای کر عبادی را همراه با روایتها و آهنگهای اصلی خودمان بافتهایم.
ما شنوندگان را دعوت کردیم تا چشمان خود را به سوی خدایی که کمک ما از اوست، بردارند، خدایی که در هر آزمایشی با ماست، خدایی که نه می خوابد و نه می خوابد.
در حالی که در غرفه صدا نشسته بودم و به موزیکالمان، «چشمانت را بلند کن، زنده شو» گوش میدادم، خدا را ستایش کردم که دعایی را که در قلبم گذاشته بود به دور کامل آورد.
دعانویس برای بازگشت معشوق : ای پدر، من چشمانم را به سوی تو دراز می کنم. کمک من تنها در توست. من از تسلیم شدن امتناع می کنم. از نگاه کردن به تاریکی امتناع می کنم. در عوض من دائماً به نوری که در تو و تنها توست روی میآورم. چشمانم را بلند می کنم.
آمین اجازه نده که سنگ ها آهنگ تو را بدزدند خوشا به حال پادشاهی که به نام می آید! لوقا آیا هرگز موقعیتی پیش خواهد آمد که در آن خداوند ستایش قوم خود را خاموش کند؟ آیا او هرگز خواهد گفت: «به اندازه کافی سیر شدم! ساکت! آرام باش!
دیگر از عبادت بی وقفه شما خبری نیست!» نه! هرگز! تنها کاری که باید انجام دهیم این است که به رویدادهای یکشنبه نخل که در لوقا بازگو شده است نگاه کنیم تا به خود اطمینان دهیم که عیسی هرگز به دنبال پایان دادن به ستایش ما نخواهد بود.
«وقتی [عیسی] به محلی که جاده از کوه زیتون پایین میرود نزدیک شد، تمام جمعیت شاگردان با شادی شروع کردند به ستایش خدا با صدای بلند.» آنها سرودند: “مبارک است پادشاهی که به نام خداوند می آید!” اما برخی از فریسیان در میان جمعیت، ستایش پر سر و صدای جمعیت پر سر و صدا را دوست نداشتند.
آنها به عیسی گفتند: “استاد، شاگردان خود را توبیخ کن!” در این هنگام عیسی سخنان شگفت انگیزی به آنها گفت. در واقع، او پاسخ داد: «اگر شاگردان من ساکت بمانند، آنگاه سنگهای این تپهها سخنان پرستش من و پدرم را اعلام خواهند کرد. پرندگان در هوا با ستایش آللویا به جلال پدرم ملحق خواهند شد.
خود این زمین در آواز جلال شاد خواهد شد، چه تصمیم بگیرید که بخشی از شادی آنها باشید یا نه. پس سعی نکنید عبادت آنها را متوقف کنید.» به نظر میرسید که او آنها را نصیحت میکرد که خودشان تصمیم بگیرند و گفت: «در کنار نمازگزاران میایستید یا طرف استهزاکنندگان؟»
من معتقدم که هنوز کسانی در کلیسا هستند که سعی می کنند خداوند را وادار کنند تا “پرستندگان وحشی” را ساکت کند و به او می گویند: “استاد، شاگردان خود را توبیخ کن!” وقتی ستایش شور یک رژه را به خود می گیرد، همیشه افرادی در حاشیه هستند که می گویند: «خداوندا، این شاگردان باید چنگ بزنند!
این غیر قابل دسترس میباشد!” وقتی شادی بیش از حد شاد و آواز بیش از حد به وجد می آید، همیشه کسانی هستند که می خواهند سرپوش را بگذارند. اما خداوند هرگز قصد نداشت قلب ما را رام کند.
او هرگز قصد سرکوب یا مطیع یا اهلی شدن ما را نداشت. اگرچه واقعاً اوقات عبادت و تأمل آرامی وجود خواهد داشت، اما او مشتاق است که عشق ما را به او نشان دهیم. عبادت هم برای عابد است و هم برای معبود.
عبادت فرصتی منحصر به فرد برای ارتباط صمیمانه با خدا به عنوان فرزندانش است و او را به خاطر ویژگی های عالی و وفاداری اش قدردانی می کند. در عبادت ما چیزها را در نظر می گیریم و در واقع می گوییم: «تو خدا هستی و ما نیستیم. ما در برابر شما قلب خود را تعظیم می کنیم.»
دعانویس برای بازگشت معشوق : همانطور که در پرستش قلب خود را به طور کامل به پدر خود می سپاریم، هدفی را که برای آن خلق شده است را تجربه می کنیم.