دعای قوی زبان بند خانواده شوهر
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعای قوی زبان بند خانواده شوهر را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعای قوی زبان بند خانواده شوهر را برای شما فراهم کنیم.۱۷ اسفند ۱۴۰۳
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر : از سوی دیگر، وقتی انسان برای خود فکر می کند، از انگیزه خود پیروی می کند که یا محیط بیرونی او یا نوعی خاطره آن را در لحظه تعیین کرده است. محیط قابل مشاهده او مانند خواندن یک فکر معین در ذهن او باقی نمی گذارد، بلکه صرفاً به او مطالب و فرصتی می دهد تا در مورد آنچه مطابق با طبیعت و حال فعلی او است فکر کند. به همین دلیل است که مطالعه زیاد، کشش ذهن را از بین می برد. مانند نگه داشتن فنر زیر یک وزنه مداوم و سنگین است. اگر مردی نمیخواهد فکر کند، مطمئنترین برنامه این است که مستقیماً کتابی را در دست بگیرد، او یک لحظه خالی دارد.
دعا این عمل دلیل این واقعیت است که یادگیری بیشتر مردان را احمقتر و احمقتر از آنچه ذاتاً هستند میکند و مانع از موفقیت نوشتههایشان میشود. همانطور که پاپ گفته است، آنها باقی می مانند: “برای همیشه خواندن، هرگز خوانده نمی شوند.” – دانسیاد سوم. ۱۹۴. اهل علم کسانی هستند که مطالب کتاب را خوانده باشند. متفکران، نابغه ها و کسانی که جهان را روشن کرده اند و نژاد انسان ها را پیش برده اند، کسانی هستند که مستقیماً از کتاب جهان استفاده کرده اند.
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر : از این رو، آن تفاوت اصلی در ذهن ها که یک نفر را به فکر کردن و دیگری را به خواندن وادار می کند، پیوسته در حال توسعه است. خواندن افکاری را بر ذهن تحمیل میکند که به همان اندازه با حالت و حالتی که ممکن است در حال حاضر باشد، بیگانه و ناهمگن هستند، همانطور که مُهر برای مومی که نقش خود را بر آن میکوبد. بنابراین ذهن دچار اجبار کامل از بیرون می شود. اول باید به این و اول به آن فکر کند، که در آن زمان نه غریزه دارد و نه دوست دارد.
در واقع، این فقط افکار اساسی خود انسان است که حقیقت و زندگی را در خود دارد. زیرا اینها است که او واقعاً و کاملاً درک می کند. خواندن افکار دیگران مانند برداشتن باقی مانده غذای دیگران است، مانند پوشیدن لباس های دور ریخته شده یک غریبه. فکری که می خوانیم مربوط به فکری است که در ما رشد می کند، همانطور که تأثیر فسیل شده یک گیاه ماقبل تاریخ به گیاهی است که در بهار جوانه می زند. مطالعه صرفاً جایگزینی برای افکار خود فرد است. یک مرد اجازه می دهد که افکارش در رشته های اصلی قرار گیرند.
علاوه بر این، بسیاری از کتابها فقط نشان میدهند که چقدر راههای اشتباه وجود دارد، و اگر انسان به خود اجازه دهد که توسط آنها هدایت شود، چقدر ممکن است گمراه شود.اما کسی که با نبوغ خود هدایت می شود، یعنی کسی که برای خود می اندیشد، که داوطلبانه و به درستی می اندیشد، دارای قطب نمایی برای یافتن مسیر صحیح است. بنابراین، انسان فقط زمانی باید بخواند که منبع افکارش راکد باشد. که اغلب در مورد بهترین ذهن ها صدق می کند.
ترساندن افکار اصلی خود با گرفتن کتاب، گناهی در برابر روح القدس است. این مانند پرواز یک مرد از طبیعت است تا به موزه گیاهان خشک شده نگاه کند یا منظره ای زیبا را در مسی مطالعه کند. یک مرد گاه به حقیقت یا ایده ای می رسد پس از گذراندن زمان زیادی برای فکر کردن به آن و پیوند دادن افکار مختلف خود، در حالی که ممکن است همان چیزی را در کتابی یافته باشد.
اگر آن را با فکر کردن برای خود به دست آورده باشد، صد برابر ارزشمندتر است. زیرا تنها با اندیشیدن به خود است که به عنوان جزئی لاینفک، به عنوان عضوی زنده در کل نظام اندیشه او وارد می شود و در ارتباط کامل و محکم با آن قرار می گیرد. که اساساً با همه پیامدهایش درک می شود و حامل رنگ، سایه و تأثیر روش تفکر اوست. و در همان لحظه می آید.
همان گونه که ضرورت آن احساس می شود، محکم می ایستد و فراموش نمی شود. کسی که برای خودش فکر می کند، مقامات را بعداً برای عقایدش می آموزد، زمانی که آنها صرفاً به تقویت آنها و خودش کمک کنند. در حالی که کتاب فیلسوف از مقامات و آرای دیگران شروع می کند و از آن برای خود یک کل می سازد; به طوری که او شبیه یک خودکار است که ما ترکیب آن را درک نمی کنیم.
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر : از سوی دیگر، انسان دیگر، انسانی که به فکر خود است، مانند انسان زنده ای است که ساخته طبیعت است. ذهن او از بیرون آغشته است، که سپس فرزند خود را به دنیا می آورد. حقیقتی که صرفاً آموخته شده است مانند یک اندام مصنوعی، یک دندان مصنوعی، یک بینی موم شده، یا در بهترین حالت مانند چیزی که از گوشت دیگری ساخته شده است، به ما می چسبد.
حقیقتی که با فکر کردن برای خود به دست می آید مانند یک عضو طبیعی است: آن به تنهایی واقعاً به ما تعلق دارد. در اینجا به تفاوت بین انسان متفکر و دانشآموز صرف میپردازیم. بنابراین، دستاوردهای فکری انسانی که برای خود می اندیشد، مانند تابلویی زیباست که پر از زندگی برجسته است، نور و سایه درست، لحن پایدار و هماهنگی کامل رنگ دارد. برعکس، دستاوردهای فکری انسان دانشآموز صرفاً شبیه یک پالت بزرگ است.
که با هر رنگی پوشیده شده است، حداکثر بهطور سیستماتیک چیده شده، اما بدون هماهنگی، رابطه و معنا. خواندن یعنی فکر کردن با سر دیگران به جای سر خود. اما خود اندیشیدن یعنی تلاش برای ایجاد یک کل منسجم، یک سیستم، حتی اگر کاملاً کامل نباشد. هیچ چیز مضرتر از این نیست که با مطالعه مداوم، جریان افکار دیگران را تقویت کنیم. این افکار، که از ذهنهای مختلف سرچشمه میگیرند، متعلق به نظامهای مختلف هستند، رنگهای متفاوتی دارند، هرگز با یکدیگر به وحدت فکر، دانش، بینش یا اعتقاد سرازیر نمیشوند.
بلکه سر را با آشفتگی زبانهای بابلی پر میکنند. در نتیجه ذهن بیش از حد از آنها پر می شود و از تمام بینش روشن محروم و تقریباً بی نظم می شود. این وضعیت ممکن است اغلب در بسیاری از اهل مطالعه دیده شود و آنها را از نظر درک صحیح، قضاوت صحیح و درایت عملی در مقایسه با بسیاری از افراد بی سواد که به کمک تجربه، گفتگو و کمی مطالعه، ضعیف تر می کند.
دعای قوی زبان بند خانواده شوهر : دانش اندکی را از بیرون به دست آوردند و آن را همیشه تابع و با افکار خود ادغام کردند.