باطل کردن طلسم تبادل نظر
باطل کردن طلسم تبادل نظر | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت باطل کردن طلسم تبادل نظر را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با باطل کردن طلسم تبادل نظر را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
باطل کردن طلسم تبادل نظر : من و لیدیا به عنوان مبلغ آموزشی در کنیا، آفریقای شرقی خدمت کردیم. من مدیر یک کالج تربیت معلم در غرب کنیا بودم.
طلسم کنیا هنوز به طرز دردناکی در تلاش بود تا از رنج های خونین جنبش مائو مائو که بی اعتمادی و نفرت تلخی را نه تنها بین آفریقایی ها و اروپایی ها، بلکه در میان بسیاری از قبایل مختلف آفریقایی ایجاد کرده بود، بهبود یابد.
باطل کردن طلسم تبادل نظر
باطل کردن طلسم تبادل نظر : در همان زمان، کشور با عجله برای پایان حکومت بریتانیا و استقلال ملی آماده می شد. این در نهایت در سال محقق شد. شکل دادن به تاریخ از طریق نماز و روزه در سال که در غرب کنیا است، استقلال خود را به دست آورد.
بدون آمادگی کافی، گروه های مختلف آفریقایی در داخل کنگو نتوانستند خواسته های خودگردانی را برآورده کنند و در یک سلسله طولانی جنگ های خونین داخلی غوطه ور شدند. بسیاری از ساکنان اروپایی کنگو به سمت شرق به کنیا گریختند و با خود تصاویر وحشتناکی از نزاع و هرج و مرجی که پشت سر خود گذاشته بودند به ارمغان آوردند. در این زمینه، پیشبینیهای کارشناسان سیاسی برای آینده کنیا واقعاً تاریک بود.
عموماً پیشبینی میشد که کنیا مسیر ناخوشایند کنگو را دنبال خواهد کرد، اما مشکلاتی که به دلیل تضادهای داخلی که میراث مائو مائو بود، جدیتر شد. در اوت من یکی از تعدادی مبلغی بودم که در کنوانسیون یک هفته ای برای جوانان آفریقایی که در غرب کنیا برگزار شد، خدمت می کردند. حدود دویست جوان آفریقایی در این مراسم حضور داشتند که بیشتر آنها معلم یا دانشجو بودند. تعداد قابل توجهی از این افراد یا دانشآموز بودند یا دانشآموزان سابق دانشکده تربیت معلم که من مدیر آن بودم.
این کنوانسیون در روز یکشنبه پایان یافت. در مراسم پایانی آن شب، ما شاهد تحقق پیشگویی یوئیل بودیم که توسط پطرس نقل شده است: خدا میگوید که در روزهای آخر چنین خواهد شد. من از روح خود بر همه جسم خواهم ریخت: پسران و دختران شما. نبوت خواهند کرد و جوانان شما رؤیاها را خواهند دید و پیران شما رویاها را خواهند دید.
یکی از همکارهای مبلغین از کانادا، آدرس پایانی را آورد که توسط مرد جوانی به نام ویلسون مامبولئو، که اخیراً از دانشکده تربیت معلم ما فارغالتحصیل شده بود. به سواحیلی ترجمه کرد. دو ساعت اول خدمت از یک الگوی عادی پیروی کرد، اما پس از پایان سخنرانی مبلغ، روح القدس با قدرتی حاکم حرکت کرد و جلسه را بر روی یک هواپیمای ماوراء طبیعی برد.
تا دو ساعت بعد، تقریباً کل گروه بیش از دویست نفری به عبادت و نیایش خودجوش بدون هیچ رهبری انسانی مشهود ادامه دادند. دیدن تاریخ که از طریق دعا شکل گرفته است. در نقطه ای خاص، این باور به من رسید که به عنوان یک گروه، خدا را لمس کرده ایم و قدرت او در اختیار ماست. خدا با روح من صحبت کرد و گفت: “اجازه نده آنها همان اشتباهی را که پنطیکاستی ها در گذشته مرتکب شده اند.
با هدر دادن قدرت من در خودخواهی معنوی انجام دهند. به آنها بگو برای آینده کنیا دعا کنند.” من شروع به حرکت به سمت سکو کردم و قصد داشتم پیامی را که احساس می کردم خدا به من داده است را به کل گروه برسانم.
باطل کردن طلسم تبادل نظر : در راه از کنار لیدیا رد شدم که کنار راهرو نشسته بود. دستش را دراز کرد و جلوی من را گرفت. “چه چیزی می خواهید؟” من ازش خواستم. او گفت: «به آنها بگویید برای کنیا دعا کنند.
من پاسخ دادم: “من فقط برای همین به سکو می روم.” فهمیدم که خداوند همزمان با من با همسرم صحبت کرده است و این را تاییدی بر هدایت او پذیرفتم. با رسیدن به سکو، همه گروه را به سکوت فرا خواندم و چالش خدا را به آنها تقدیم کردم. به آنها گفتم: “شما رهبران آینده مردم خود هستید، هم در زمینه آموزش و هم در زمینه دین. کتاب مقدس به شما به عنوان مسیحیان مسئولیت می دهد که برای کشور خود و دولت آن دعا کنید.
کشور شما اکنون با بحرانی ترین دوره تاریخ خود مواجه است. بیایید با هم متحد شویم و برای آینده کنیا دعا کنیم.” ویلسون مامبولئو روی سکو با من بود و کلمات مرا به زبان سواحیلی ترجمه می کرد. وقتی وقت نماز فرا رسید، در کنار من زانو زد. در حالی که من نماز می خواندم، تقریباً همه افراد حاضر به من ملحق شدند و با صدای بلند دعا کردند. حجم ترکیبی از صداهایی که در دعا بلند می شد مرا به یاد قسمت مکاشفه ۱۹:۶ می اندازد.
“و من صدای انبوهی را شنیدم، و مانند صدای آبهای بسیار، و مانند صدای رعدهای عظیم.” صدای دعا به اوج رسید، سپس ناگهان قطع شد. انگار یک هادی نامرئی باتومش را پایین آورده بود. پس از چند لحظه سکوت، ویلسون برخاست و با جماعت صحبت کرد. او گفت: «میخواهم آنچه را که خداوند به من نشان داد، در حالی که در حال دعا بودیم، به شما بگویم.
متوجه شدم که خداوند در حالی که در کنار من در حال دعا زانو زده بود به او رویایی داده است. شکل دادن به تاریخ از طریق نماز و روزه ویلسون سپس رؤیایی را که دیده بود، ابتدا به زبان انگلیسی و سپس بازگو کرد. در دوره حکومت بریتانیا، کنیا یکی از سه ایالتی بود که آفریقای شرقی بریتانیا را تشکیل میداد. دو ایالت دیگر اوگاندا در غرب و تانگانیکا در جنوب بودند.
دو ایالت دیگر قبلاً کمی زودتر به استقلال رسیده بودند. بلافاصله پس از اعلام استقلال، یک دولت ملی در کنیا انتخاب شد و جومو کنیاتا به عنوان اولین رئیس جمهور کشور انتخاب شد.
باطل کردن طلسم تبادل نظر : رویایی که ویلسون دیده بود، در تاریخ کنیا به طور دقیق انجام شد. یک انقلاب خونین در زنگبار در نزدیکی سواحل شرقی کنیا رخ داد. این توسط یک آفریقایی از اوگاندا رهبری می شد که تحت رهبری کاسترو در کوبا در تاکتیک های انقلابی آموزش دیده بود.