شکستن طلسم دل سیاهی
شکستن طلسم دل سیاهی | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت شکستن طلسم دل سیاهی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با شکستن طلسم دل سیاهی را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
شکستن طلسم دل سیاهی : گفتم: “نه ای شیطان، فکر نمی کنم او نجات یابد، می دانم که او نجات خواهد یافت! من نام عیسی را بردم و قدرت تو را بر زندگی او شکستم و ادعای نجات او کردم. ” سپس به شادی ادامه دادم.
طلسم روز بعد دوباره همان صدا را شنیدم. باز هم همین را گفت. ذهنم را روی آن بستم و دوباره از درون شروع به خندیدن کردم. خنده از درونم شروع به جوشیدن کرد.
شکستن طلسم دل سیاهی
شکستن طلسم دل سیاهی : دوباره به شیطان گفتم که میدانم برادرم نجات خواهد یافت، زیرا من نام عیسی را گرفته بودم و قدرت او را بر زندگی داب شکسته بودم. من ادعای نجات و رستگاری داب را داشتم.
این اتفاق در روز سه شنبه و دوباره در روز پنجشنبه رخ داد. هفته بعد، نامه ای از همسرم دریافت کردم که می گفت داب نجات یافته است. من به او نامه نوشتم و به او گفتم که دو سه هفته است که آن را می شناسم. برای من خبری نبود در عرصه ایمان بمانید! نام عیسی نیز به شما تعلق دارد. آن نام بر روی زمین اقتدار دارد. شما حق دارید از آن نام به اندازه من یا هر کس دیگری استفاده کنید.
با این حال، اگر شیطان بتواند شما را در عرصه فکر، عرصه استدلال، نگه دارد، شما را شلاق خواهد زد. اما اگر بتوانید او را در عرصه ایمان نگه دارید، پس او شکست خورده است.
شما باید در ایمان خود در برابر دشمن مقاومت کنید. شما باید در قلب خود با روح خود ایمان داشته باشید که آنچه کلام در مورد عیسی می گوید درست است و آنچه کلام در مورد شیطان می گوید درست است. شما به نام عیسی بر او اقتدار دارید. اما شیطان سعی خواهد کرد با شما بجنگد. وقتی با استفاده از نام عیسی قدرت او را بر زندگی داب شکستم، شیطان ایمانم را امتحان کرد.
او سعی کرد مرا وارد حوزه فکر کند. شیطان سعی کرد مرا به عرصه اندیشه و تعقل بکشاند. او سعی کرد مرا به این فکر کند که داب هرگز نجات نخواهد یافت. این همان چیزی است که بسیاری از افراد سعی می کنند مشکلات خود را با ذهن خود حل کنند. سپس همه آنها گیج می شوند. آنها عملاً تا حد مرگ نگران هستند و دائماً مضطرب و مضطرب هستند.
قلب شما روح شماست. شما باید با روح خود، از درون خود، کلام خدا را باور کنید و سپس ذهن خود را از شک و بی ایمانی و افکار مخالف کلام خدا ببندید و با قلب خود ایمان بیاورید. از درون خود، از قلب خود عمل کنید. عیسی گفت: “.. هر که بگوید.. و در دل خود شک نکند..” (مرقس ۱۱:۲۳). این همان اصلی است که در ایمان به خدا و دریافت اجابت دعا دخیل است.
همان سالی که داب نجات یافت، در پورت آرتور، تگزاس، در کلیسای فول انجیل مشغول موعظه بودم. تقریباً از تمام کلیساهای آن منطقه، افرادی را داشتیم که به جلسات می آمدند.
شکستن طلسم دل سیاهی : بسیاری از چیزهای هیجان انگیز توسط روح خدا اتفاق می افتاد. برای مثال، هشتاد نفر با روح القدس پر شدند و بیش از صد نفر به آلتا پاسخ دادند. او در بسیاری از جلسات شفابخش شرکت کرده بود.
اما نتوانسته بود شفا دریافت کند. در جلسات من، او گفت که بالاخره فهمید که چگونه شفای خود را دریافت کند. من به راه خود رفتم و مدتی بعد نامه ای از این زن دریافت کردم. او برای من یک پیشکش فرستاد و گفت که میخواهد همانطور که به او کمک شده است، در کمک به دیگران نیز نقش داشته باشد.
او آنچه را که قبلاً به من گفته بود به من یادآوری کرد و گفت که از چیزهایی که در مورد کلمه یاد گرفته بود سپاسگزار است. او اهمیت مطالعه و تعمق در کلام را نمی دانست. اما اکنون او اهمیت نام عیسی را می دانست و او نیز می توانست از آن نام استفاده کند. او در خلوت خانه خودش همان کاری را که من آموزش داده بودم.
انجام داد و کتاب مقدس را جستجو کرد و از آنها یادداشت برداری کرد. سپس کتاب مقدس خود را به آسمان برد و گفت: “شیطان، ای که این همه سال بدن مرا بسته ای، من قدرت تو را بر زندگی خود می شکنم و ادعای رهایی و شفای خود را دارم. او گفت چهل و هفت ساله است و برای اولین بار بعد از بیست سال یا بیشتر، تمام کارهای خانه اش را خودش انجام می دهد. او میتوانست بلند شود و برای شوهرش صبحانه بپزد و میگفت هیچوقت حالش بهتر نشده است!
بعد از شش یا هفت ماه هنوز خوب بود و شفا پیدا کرد. او گفت که نشاط و سرزندگی یک نوجوان را دارد و از شانزده سالگی آنچنان احساس خوبی نداشته است. احساس می کرد سرشار از زندگی است.
شکستن طلسم دل سیاهی : سپس در نامه خود گفت که شوهرش هرگز نجات پیدا نکرده است. اگرچه او شوهر فوق العاده ای بود، اما هرگز با او به کلیسا نمی رفت.
او در خلوت خانه خود گفت: “به نام خداوند عیسی مسیح، من قدرت شیطان را بر شوهرم می شکنم و ادعای رهایی و نجات او را دارم. او گفت شگفت انگیز است که چگونه کار می کند! شوهرش نجات پیدا کرد و آنها خوشحالتر از همیشه بودند. این زوج دو دختر حدودا بیست ساله داشتند.