شکستن طلسم دعوا
شکستن طلسم دعوا | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت شکستن طلسم دعوا را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با شکستن طلسم دعوا را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
شکستن طلسم دعوا : به مادرشوهرم گفتم خدا شفاش می دهد. او گفت که تمام بعدازظهر گریه کرده است (حدود یازده یا دوازده ساله بود). به او گفتم که با کن تماس بگیرد.
طلسم این کار را کرد و او به من گفت که به مادربزرگش گفته است که اگر مرا صدا کند برایش دعا می کنم و خدا او را شفا می دهد. من به او اطمینان دادم که خدا او را شفا خواهد داد.
شکستن طلسم دعوا
شکستن طلسم دعوا : به او گفتم همان لحظه که تلفن را قطع کردیم، زانو می زنم و برایش دعا می کنم و خدا شفاش می دهد. بعد به مادربزرگش گفتم قرار است چه کار کنیم. بعداً به ما گفت که روی تختش دراز کشیده و بلافاصله بخوابد.
اجازه داد کمی بخوابد و بعد از چهل و پنج دقیقه او را بیدار کرد و به او گفت لباس خوابش را بپوشد و در رختخواب خودش بنشیند. وقتی از خواب بیدار شد، متوجه شد که دیگر آرواره هایش ورم نکرده و تبش از بین رفته است. از آن دقیقه به بعد حالش خوب بود و دیگر اوریون نداشت. خداوند دعاها را می شنود و مستجاب می کند. شما همچنین می توانید آن را حل و فصل کنید. کلمه کار می کند.
در بسیاری از مواقع مردم فقط در تاریکی نماز می خوانند. به آن می گویند نماز و بعد رها می کنند. به عبارت دیگر، آنها فقط امیدوارند که چیزی به نحوی یا به نحوی انجام شود. اما ما باید قاطعانه در مورد کلام خدا موضع بگیریم و اجازه دهیم بهشت، جهنم و زمین بدانند که کلام خدا صادق است و ما آن را باور داریم. برخی از مردم می گویند که نحوه پایان دادن به دعاها تفاوت چندانی ایجاد نمی کند.
اما به این دلیل است که شما نمی توانید بر اساس کلمات “به خاطر عیسی”، پرونده خود را از نظر کتاب مقدس در برابر پدر مطرح کنید. اما شما میتوانید بر اساس عبارت «به نام عیسی» ادعای خود را مطرح کنید. و اگر فرقی نمیکرد، عیسی به ما نمیگفت که اینگونه دعا کنیم. اما عیسی به ما گفت که ما باید به پدر به نام او دعا کنیم. اگر بگوییم که این کتاب مقدس مهم نیست.
ممکن است بگوییم که سایر متون مقدس در کتاب مقدس مهم نیستند. اما تمام کلام خدا مهم است. در واقع، کلام خدا می گوید: “آسمان و زمین زایل خواهند شد.
من می دانم که خداوند بارها به ما کمک کرده است، زمانی که ما چیز بهتری نمی دانستیم، اما باید بتوانیم در زمینه های ایمان و دعا رشد کنیم. بسیاری از اوقات خداوند به دیدار ما در جایی که از نظر معنوی هستیم رضایت می دهد. اما بهتر است زمانی که بتوانیم از نظر روحی بزرگ شویم و خدا را در سطح او ملاقات کنیم، یعنی دعای ایمانی طبق کلام او. رشد معنوی شامل رشد در دعا می شود برخی از مسیحیان هرگز به رشد معنوی فکر نمی کنند.
اما کتاب مقدس به ما می آموزد که بین رشد جسمانی و رشد معنوی شباهتی وجود دارد. کلام خدا می گوید که ما به عنوان نوزادان روحانی تازه متولد شده، باید شیر خالص کلام را بخواهیم.
شکستن طلسم دعوا : به طور طبیعی، هیچ کس یک انسان کامل به دنیا نمی آید. مردم در نوزادی به دنیا می آیند و بعد بزرگ می شوند. به همین ترتیب، هیچ کس مسیحی کامل به دنیا نمی آید.
کتاب مقدس می گوید مسیحیان به عنوان نوزادان تازه متولد شده به دنیا می آیند و سپس بزرگ می شوند. بنابراین، ما باید بتوانیم دعای خود را بهبود بخشیم. از بچگی در خیلی چیزها از نظر جسمی پیشرفت کردی، اینطور نیست؟ به عنوان مثال، شما هنوز روی بطری نیستید. شما از کودکی بالغ شده اید، هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی. برخی ممکن است.
از نظر ذهنی بیش از دیگران بالغ شوند. اما حداقل می توانیم بگوییم که از نظر بدنی به بلوغ رسیده ایم. بچه که بودم دعا میکردم که حالا میزارم بخوابم.. ولی من دیگه اینطوری دعا نمیکنم من فراتر از آن رشد کرده ام. زمانی که ما بچه های روحانی بودیم، ممکن بود راه های خاصی دعا می کردیم، اما خدا می خواهد که ما از نظر روحی رشد کنیم. بنابراین ممکن است خدا ما را ملاقات کرده باشد و به ما کمک کرده باشد.
اما زمانی که بتوانیم مطابق کلام او خدا را در سطح او ملاقات کنیم، تفاوت زیادی ایجاد می کند. در واقع، خدا در این روزهای کنونی به بدن مسیح بیشتر از چند سال پیش نیاز خواهد داشت. وقتی نور می آید و تعلیم داده می شود، خدا از ما می خواهد که در پرتو آنچه می دانیم قدم برداریم. سپس ما مسئول آنچه می دانیم می شویم. ما متوجه شدیم که عیسی به ما وکالت یا حق استفاده از نام خود را داده است.
ما حق داریم از آن نام، نه تنها در دعا، بلکه در هر بخش از زندگی خود استفاده کنیم. ما باید به این نام به مردم شهادت دهیم. کلام خدا شهادت را می آموزد. اما گاهی اوقات در برخورد با خانواده خود، از همه سخت تر است.
شکستن طلسم دعوا : گاهی اوقات اعضای خانواده نمی خواهند به حرف ما گوش دهند، زیرا در این صورت باید اعتراف کنند که ما بیشتر از آنها می دانیم. گاهی اوقات کمی غرور خانوادگی نیز در میان است.
بنابراین گاهی اوقات بهتر است اجازه دهید شخص دیگری برای خانواده خود شهادت دهد تا اینکه شما سعی کنید این کار را انجام دهید، اگرچه می دانید من مطمئناً به شهادت اعتقاد دارم.