طلسم موفقیت در همه کارها
طلسم موفقیت در همه کارها | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت طلسم موفقیت در همه کارها را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با طلسم موفقیت در همه کارها را برای شما فراهم کنیم.۲۳ اسفند ۱۴۰۳
طلسم موفقیت در همه کارها : پولس اظهار می دارد: “زیرا اگر آن عهد اول بی عیب بود، پس نباید جایی برای عهد دوم جستجو می شد”. به طور تصادفی به یک کلیسا بروید و ممکن است کلمات مسیح را همانطور که در اناجیل ثبت شده است بشنوید یا نشنوید، اما مطمئن باشید که می توانید ۱۰۰٪ مواقع از شنیدن آموزش پائولین حمایت کنید.
دعا به اعتقاد مسیحیان، پولس نویسنده چهارده کتاب از بیست و هفت کتاب عهد جدید و تنها نویسنده تاریخی عهد جدید ۷۰ است که شخصیت اصلی عهد جدید نیز هست. پولس با لغو تورات مقدس موسی و درخواست از مسیحیان ایمان مطلق به مصلوب شدن و رستاخیز عیسی مسیح، شکاف بین یهودی و غیر یهودی را پر کرد.
طلسم موفقیت در همه کارها
طلسم موفقیت در همه کارها : با این حال، بر خلاف عیسی، پولس تقریباً هرگز به پادشاهی قریب الوقوع خدا اشاره نمی کند و به نظر می رسد تقریباً از تجارب تاریخی خدمت عیسی در جلیل و اورشلیم چیزی نمی داند. پولس به جای اینکه خود را در سنت قرن اول عیسی ادغام کند.
در عوض دینی درباره عیسی اختراع می کند و خود را «رسول خداوند» معرفی می کند. بسیاری از محققین مطمئناً موافق هستند که اگر پولس نبود، مسیحیت هنوز یک فرقه یهودیت امروزی بود. اطلاعات دقیقی در مورد جزئیات زندگی پل مشخص نیست.
تنها منابعی که میتوانیم بررسی کنیم، نامههای او و کتاب اعمال رسولان نوشته لوقا، شاگرد پولس است. با این حال، به ما گفته شده است که پولس پس از اولین پادشاه قبیله بنیامین در طرسوس، «شائول» به دنیا آمد (فیلیپیان ۳: ۵). شائول در جوانی زیر نظر خاخام بزرگ فریسی، جمالئیل که به شائول کتاب مقدس و حکمت را آموزش میداد، درس میخواند.
طبق نامه های پولس و لوقا، شائول از جنبش اولیه عیسی متنفر بود و بارها در آزار و اذیت مسیحیان اولیه شرکت داشت.۴ کتاب اعمال رسولان نقش پولس را در سنگسار استیفان، اولین شهید مسیحی شرح می دهد: «و او را از آنجا بیرون کنید. شهر، و او را سنگسار کردند و شاهدان لباسهای خود را پیش پای جوانی که شائول نام داشت، نهادند.» (اعمال رسولان ۷:۵۸).
دایره المعارف بریتانیکا، پل را قبل از تبدیل شدن به دین خود به عنوان یک “متعصب متعصب، متعصب، آزاردهنده، متعصب – مغرور و با خلق و خو” توصیف می کند. در حدود سال ۳۵ بعد از میلاد، پولس تجربه ای داشت که تاریخ را برای همیشه تغییر داد.
در طول محاکمه او در دادگاه ۴ کلمه مسیحی تا اعمال رسولان در انطاکیه استفاده نشد. گفته میشود که ایمانداران به عیسی به عنوان مسیح «راه جدید» را دنبال میکنند. او این آخرالزمان یا مکاشفه را بازگو میکند.
«من واقعاً با خودم فکر میکردم که باید کارهای زیادی برخلاف نام عیسی ناصری انجام دهم. کاری که من در اورشلیم نیز انجام دادم و بسیاری از مقدسین را که از سران کاهنان قدرت گرفته بودم، در زندان محبوس کردم.
و چون به قتل رسیدند، صدای خود را علیه [آنها] دادم. و در هر کنیسه ای آنها را تنبیه کردم و آنها را مجبور به کفر گفتن کردم. و با عصبانیت شدید بر ایشان، حتی تا شهرهای غریب را آزار دادم. هنگامی که با اختیار و مأموریت سران کاهنان به دمشق رفتم.
در ظهر، ای پادشاه، در راه نوری از آسمان دیدم که بر فراز درخشندگی خورشید بر من و آنانی که با من سفر کرده بودند می تابد. پس از این تجربه تغییر دهنده زندگی، پولس برای مشورت با شاگردان منتخب عیسی به اورشلیم نمی رود، بلکه برای حدود سه سال به عربستان می رود تا اساساً دکترین انقلابی خود را در مورد مرگ و رستاخیز عیسی فرموله کند.
محققین موافقند که پولس به احتمال زیاد کتاب تیموتائوس دوم را نگاشته است. با این حال، نویسنده با نام مستعار به اندازه کافی در آموزه پولس آموزش دیده است که اعلام کند: “به یاد داشته باشید که عیسی مسیح از نسل داوود بر اساس انجیل من از مردگان برخیزید. پولس سرانجام به سرزمین مقدس سفر می کند.
طلسم موفقیت در همه کارها : اما فقط با قیفا (پیتر) و یعقوب، برادر خداوند ملاقات می کند. پولس به خوبی آشکار می کند که رهبری اورشلیم به هیچ وجه بر تعالیم او تأثیر نمی گذارد و به اندازه کافی در اعتقاداتش قوی است که سوگند یاد کند: «آنچه من می نویسم حقیقت آشکار است.
پولس پس از ملاقات با پطرس به شمال سوریه می رود و تا چهارده سال بعد به همراه تیطوس و برنابا برای کنفرانس کلیسایی که در اعمال رسولان ۱۵ شرح داده شده است به اورشلیم باز نمی گردد.
لوقا شرحی از فعالیت اولیه پولس در اعمال رسولان به ما می دهد که به طور قابل توجهی متفاوت است. با توجه به میزان رابطه پولس با رسولان اورشلیم. به گفته لوقا، اندکی پس از تغییر دین، پولس به اورشلیم سفر می کند تا سعی کند «به بدن شاگردان بپیوندد» اما به عنوان یک فریبکار طرد می شود.
تنها پس از متقاعد کردن دقیق برنابا بود که شاگردان پولس را به عنوان عضوی از کلیسا پذیرفتند. مطمئناً پولس می توانست به اصطلاح رؤیای خود از عیسی را جعل کند و بسیار آشکار بود که شاگردان در مورد صداقت او تردیدهای جدی داشتند.
جالب توجه است که محققان بحث می کنند که آیا اگر ضمانت برنابا نبود، پولس هرگز برای جهانیان شناخته می شد یا نه. با این حال پولس بی شرمانه چیزی از عهد بارنابا برای او ذکر نمی کند، بلکه «سه ستون» را برای مشروعیت پذیرفتن نه تنها خود، بلکه برنابا نیز می داند!
او در غلاطیان به ما میگوید: «و هنگامی که یعقوب، قیفا و یوحنا، که به نظر ستونها بودند، فیضی را که به من داده شده بود، درک کردند، به من و برنابا دست راست مشارکت دادند. که ما به امتها برویم و آنها به ختنه.» برنابا و پولس سرانجام بر سر زمینههایی که به نظر میرسید.
طلسم موفقیت در همه کارها : بسیار ضعیف به نظر میرسید با یکدیگر نزاع کردند و محققان اغلب از خود میپرسند که لوقا تصمیم گرفته است در رابطه با این شکاف جبرانناپذیر بین این دو دوست خوب که سالها با هم از موفقیت برخوردار بوده و شکست را تحمل کردهاند، به ما نگوید.
به ما گفته میشود: «و چند روز پس از اینکه پولس به برنابا گفت، بیایید دوباره برویم و برادران خود را در هر شهری که کلام خداوند را موعظه کردهایم ملاقات کنیم و ببینیم که چگونه عمل میکنند.