دعانویس خوب در خوزستان
دعانویس خوب در خوزستان | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعانویس خوب در خوزستان را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعانویس خوب در خوزستان را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دعانویس خوب در خوزستان : در طول نبرد دره فورج، نیروهای انقلابی در میدان نبرد مستقر شده و در حال یخ زدن و گرسنگی بودند. یک روز، یک کشاورز که در آن نزدیکی زندگی می کرد، آذوقه های بسیار مورد نیاز را برای سربازان آورد، و در راه بازگشت از میان جنگل، صدای کسی را شنید.
دعا صدا را تعقیب کرد تا اینکه به یک آب و هوا رسید، در آنجا مردی را دید که زانو زده بود و در برف نماز می خواند. کشاورز با عجله به خانه رفت و با هیجان به همسرش گفت: “آمریکایی ها استقلال خود را تضمین خواهند کرد!”
دعانویس خوب در خوزستان
دعانویس خوب در خوزستان : همسرش پرسید: «چه چیزی باعث میشود این حرف را بزنی؟» کشاورز پاسخ داد: “من شنیدم که جرج واشنگتن امروز در جنگل دعا می کند، و خداوند حتما دعای او را خواهد شنید.
او خواهد! تو مطمئن باش، او این کار را خواهد کرد.» بقیه البته تاریخ است. بسیاری از هنرمندان طی سالها تصویر واشنگتن را در حال زانو زدن در دره فورج به تصویر کشیدهاند. و طبق گزارش راهنما وجود داشت که تورها را برگزار میکرد و “نقطه دقیقی را که ژنرال در آنجا زانو زده بود” نشان میداد. معروف است که او مردی نمازگزار بود.
حدس من این است که او در دره فورج نیز دعا کرده است. بعدها، در طول جنگ داخلی، غیر معمول نبود که مردان با هم دعا کنند. همانطور که سرباز کنفدراسیون، ویلیام ام.
دیم نوشت: «گاهی اوقات، چند نفر از هموطنان برای دعا جمع میشدند، در حالی که بقیه با اسلحهها میجنگیدند. چندین بار… ما زیر آتش همدیگر را دیدیم… آن ساعت نماز را هر روز، هنگام غروب آفتاب، در طول مبارزات انتخاباتی برگزار میکردیم.»
در اینجا شعری در مورد دعا از یک سرباز آن جنگ است. ما همیشه آنچه را که برایش دعا می کنیم به دست نمی آوریم (سرباز گمنام، جنگ داخلی آمریکا) از خدا قدرت خواستم تا بتوانم به آن برسم.
من ضعیف شدم تا با فروتنی اطاعت را بیاموزم. سلامتی خواستم تا کارهای بزرگتری انجام دهم. ناتوانی به من داده شد تا کارهای بهتری انجام دهم.
من تقاضای ثروت کردم تا خوشحال باشم. به من فقر داده شد تا عاقل باشم. همه چیز را خواستم تا از زندگی لذت ببرم. به من زندگی داده شد تا از همه چیز لذت ببرم. من چیزی که خواسته بودم به دست نیاوردم، اما هر چیزی که آرزو داشتم. با وجود خودم دعای من مستجاب شد. من در میان همه مردم از همه نعمتهای فراوان برخوردارم.
من به عنوان کسی که در ارتش نبوده ام یا در جنگ حضور فعال نداشته ام، مجذوب این شدم که ببینم چقدر دعا از بالا به پایین وارد آن می شود. هم ژنرال داگلاس مک آرتور و هم ژنرال جورج پاتون در حداقل دو جنگ بزرگ -جنگ جهانی اول و دوم- نقش مهمی ایفا کردند و هر دو نمازگزار بودند.
اگرچه سربازان دارای بالاترین درجه بودند، اما متوجه شدند که جنگ از افراد خود تلفات می گیرد. مک آرتور یک بار گفت: “سرباز، بیش از همه مردم، برای صلح دعا می کند.
زیرا او باید رنج بکشد و عمیق ترین زخم ها و زخم های جنگ را تحمل کند.” یک فیلم داستانی در مورد مک آرتور پس از متحمل شدن “بزرگترین شکست در تاریخ ارتش ایالات متحده” در سال می گوید.
دعانویس خوب در خوزستان : او باید بیش از سرباز را که از خلیج مانیل محافظت می کردند تسلیم می کرد. او قسم خورد که به دنبال آنها برگردد و در نهایت به قول خود وفا کرد، اگرچه تا آن زمان فقط حدود مرد باقی مانده بودند.
وقتی به مانیل بازگشت، شهری که دوستش داشت و سالها قبل از جنگ با همسر و پسر کوچکش زندگی میکرد، با دلی سنگین به حدی بود که «مک آرتور نتوانست این سخنرانی را تمام کند.