شکستن طلسم مار در گنج یابی
شکستن طلسم مار در گنج یابی | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت شکستن طلسم مار در گنج یابی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با شکستن طلسم مار در گنج یابی را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
شکستن طلسم مار در گنج یابی : موضوعات کتاب مقدس زیادی وجود دارد که بسیار مهم هستند. صرف اینکه یک فصل کامل در مورد آنها وجود ندارد به این معنی نیست که آنها مهم نیستند. از سوی دیگر، ما باید این را نیز بدانیم که وقتی یک فصل کامل در مورد یک موضوع را می بینیم.
طلسم مقداری اهمیت داشته باشد زیرا خدا کلمات غیر ضروری را در کتاب مقدس قرار نداده است. او کلام خود را با اظهارات غیر ضروری پر نمی کند. بنابراین، این آموزش در مورد زبانها باید مهم باشد زیرا خدا یک فصل کامل را در کلام خود به آن اختصاص داده است.
شکستن طلسم مار در گنج یابی
شکستن طلسم مار در گنج یابی : به اول قرنتیان ۱۴:۲ توجه کنید، “زیرا کسی که به زبان ناشناخته صحبت می کند با مردم صحبت نمی کند، بلکه با خدا صحبت می کند. پولس در اینجا در مورد خدمت به زبانها در یک مجمع عمومی صحبت نمی کند.
او در مورد یک فرد ایماندار مملو از روح صحبت می کند که در زندگی نماز خصوصی خود به زبان ها صحبت می کند. همچنین شایسته است که به زبانها در محراب دعا کنید زیرا برای صحبت با خدا و جستجوی او به آنجا می روید. هنگامی که در یک مجمع عمومی یا گروهی به زبان ها خدمت می کنند، این خداست که با ما صحبت می کند. صحبت کردن با زبان ها همیشه دعا نیست حتی در محافل پنطیکاستی، انواع ایده ها و آموزه هایی در مورد زبان ها وجود دارد که با کلام همخوانی ندارند.
به عنوان مثال، چند وقت پیش شنیدم که کشیش در برابر جمعیت زیادی متشکل از نهصد نفر درباره موضوع زبان صحبت می کرد. او چیزی گفت که کتاب مقدس نبود. فکر کردم، خیلی متاسفم که این حرف را زد، چون درست نیست. این کشیش تمام جمعیت را گمراه کرد، زیرا گفت که همه سخنان به زبان دعا است. اما تمام سخنان با زبان دعا نیست.
او این آیه را در اول قرنتیان گرفت، جایی که پولس گفت: “… کسی که به زبان ناشناخته صحبت می کند، با مردم صحبت نمی کند، بلکه با خدا…” و آن آیه را برای همه کسانی که به زبان ها صحبت می کنند به کار برد. درست است که وقتی در زندگی خصوصی خود به زبان میخوانیم، مستقیماً به خدا دعا میکنیم. اما این کشیش دیگر کاربردهای زبانها را که دعا نیستند در نظر نگرفت.
برای مثال، زبانهای متنوع وسیلهای است که روحالقدس میتواند از طریق مؤمن به زبانی شناختهشده صحبت کند. زبان ممکن است برای گوینده ناشناخته باشد، اما برای شخص دیگری شناخته شده باشد.
شکستن طلسم مار در گنج یابی : اما این کشیش با گفتن اینکه همه زبانها دعاست، عطای تفسیر زبانها را نیز نادیده گرفت که به موجب آن خدا با انسان صحبت می کند. این دعا نیست، بلکه سخن خدا با انسان است.
بنابراین، بیان این کشیش مبنی بر اینکه همه زبانها دعاست، با آنچه کلام می گوید همخوانی ندارد. زبانها غیر از دعا به صورتهای دیگری نیز تجلی می یابند. همانطور که قبلاً گفتیم، زبان ها ممکن است مظهر یک زبان شناخته شده باشند.
به عنوان مثال، کشیش را برای شما مثال زدم که شنیده بود که تحت مسح روح القدس به اسپانیایی صحبت می کنم. اگر از من بخواهید به زبان اسپانیایی صحبت کنم، نمیتوانم این کار را انجام دهم.
من می توانم به زبان اسپانیایی تا نه بشمارم، و می توانم سه یا چهار کلمه بگویم، اما تمام. اما من به کمک روح القدس خیلی سریع و روان به زبان اسپانیایی صحبت می کردم. این کشیش فرقه ای گفت که اول دعا می کردم، اما بعد شروع کردم به صحبت با او به زبان اسپانیایی. یعنی روح خدا با او به زبانی که برایش آشنا بود صحبت می کرد.
این که نماز نمی خواند. و با این حال، این تجلی یک کلام الهام شده بود که به زبانی شناخته شده ارائه شد. من برای وزیری که سالها پیش در چین تبلیغ میکرد، جلسهای برگزار کردم. در جلسه به زبانی صحبت کردم که بلد نبودم. متوجه شدم که به نظر شرقی است. بعداً او و همسرش با یکدیگر به زبان چینی صحبت کردند و من متوجه شدم که برخی از آن کلمات را گفته ام.
زن بعداً به شوهرش گفت: “آیا فهمیدی برادر هاگین چه گفت؟” شوهرش گفت که حداقل نیمی از آن را فهمیده است. همسرش بیشتر آن را فهمیده بود. چند سالی بود که آنها به چین رفته بودند و وزیر گفت که من به لهجه منطقه ای که آنها زندگی می کردند صحبت نمی کنم. او پیام را توسط روح القدس به زبانها تفسیر کرده بود، اما پنجاه تا شصت درصد آنچه را که من به زبان چینی گفتم، با ذهن خود می فهمید. روحالقدس از من برای دادن پیامی به زبانی گوناگون استفاده میکرد که اصلاً دعا نبود.
بلکه پیامی بود برای انسانها، برای شنوندگان. یک بار در یک جلسه اردوگاه در جنوب شرقی اوکلاهاما موعظه می کردم. یک روز عصر که داشتیم می رفتیم، باران شروع به باریدن کرد.
شکستن طلسم مار در گنج یابی : من و همسرم به زنی که آنجا ایستاده بود سوار خانه شدیم. زن گفت: “من متعلق به کلیسای دیگری هستم، اما ما در همان نزدیکی زندگی می کنیم، بنابراین به این کلیسا می آمدم.
می خواهم از شما یک سوال بپرسم. اول از همه به شما بگویم که پسرم در ارتش بود و بعد از آن. جنگی که مدتی در آلمان در نیروهای اشغالگر ماند، شب گذشته در این جلسه برای گرفتن من آمد و احوال تو را جویا شد، برادر هاگین، زیرا در پایان خطبهات به زبانها صحبت کردی.