دعا ماندن سر دوراهی
دعا ماندن سر دوراهی | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت دعا ماندن سر دوراهی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با دعا ماندن سر دوراهی را برای شما فراهم کنیم.۲۹ بهمن ۱۴۰۳
دعا ماندن سر دوراهی : حداقل سی نفر باقی مانده بود و ما تا ساعت ده به نماز ادامه دادیم، در حالی که چند برادر به نماز خواندند. من هرگز دعا را واقعاً در روح نمی دانستم. من نزدیکی غیرمعمول به خداوند را تجربه کردم و توانستم با ایمان بپرسم، بدون شک همانطور که ما اغلب متوجه شده ایم که چنین است، اکنون نیز همینطور است. پس از یک فصل فقر بیش از حد معمول، زمانی فرا می رسد که بیش از حد معمول فراوانی دارد. امروز همان برادری که در تاریخ ۲ نوامبر از او صحبت شده و پول خود را از پس انداز بیرون آورده تا برای خداوند خرج کند.
دعا پوند بیشتر از آن را فرستاد. از گورنزی نیز یک پوند و یک پوند هفت شیلینگ نیز وارد شد. اکنون میتوانم بلغور جو دوسر را از اسکاتلند سفارش دهم، مواد لازم برای لباسهای پسرانه، سفارش کفش و غیره را بخرم. بنابراین خداوند خشنود است که به همه درخواستهای ما در مورد نیازهای مالی یتیمان که پیش روی او آوردهایم پاسخ دهد. در جلسات دعای ما در طول هفت هفته گذشته. بنابراین ما اخیراً [۲۱۹] فراوانی داشته ایم، اما هزینه ها نیز زیاد بوده است. زیرا در بیست و پنج روز گذشته من بیش از صد پوند پرداخت کرده ام.
دعا ماندن سر دوراهی
دعا ماندن سر دوراهی : رحمت خداوند در مورد ذخایر موقت من در این سال. او خرسند شده است که با هدایای آزادانه قدیسان، ۲۳۸ پوند، ۱۱ پوند به من بدهد. ۱¾ روز ۳ ژانویه ۱۸۴۲. امروز عصر یک جلسه دعای عمومی گرانبها داشتیم. وقتی زمان معمول برای پایان جلسه فرا رسید، به نظرم رسید که میل به ادامه انتظار برای خداوند وجود دارد. بنابراین به برادران پیشنهاد کردم که کسانی که قدرت بدنی، زمان و میل به انتظار بیشتری برای خداوند دارند، این کار را انجام دهند.
از آنجایی که از ۲۹ ژانویه فقط ده پوند و ده شیلینگ شش پنس دریافت شده بود. ه. فقط به اندازه ای که روز به روز برای تأمین مایحتاج یتیمان نیاز بود، باز هم بیشترین نیاز وجود دارد. اکنون ساعت دوازده است و هنوز هیچ وسیله ای برای پرداخت هزینه های امروز وجود ندارد. کلماتی که در دعای یهوشافات آمده است، “ما هم نمی دانیم چه کنیم، اما چشمانمان به تو است” در این لحظه زبان قلب من است. من نیز نمی دانم چه کنم، اما چشمانم به خداوند است، و مطمئن هستم که او امروز نیز کمک خواهد کرد.
در طول صبح، با فروش اجناس، دوازده شیلینگ وارد شد. ما همچنین توانستیم یکی از اقلامی را که عصر گذشته به قیمت پنج شیلینگ ارسال شده بود، دور بریزیم. امروز بعدازظهر یکی از کارگران ده شیلینگ به من داد و سه شیلینگ برای سوزن دوزی آمد. با استفاده از این یک پوند ده شیلینگ توانستیم همه چیز مورد نیاز را تامین کنیم.
با آنچه دیروز و دیروز وارد شد، نیاز دیروز تامین شد و در همه خانه ها برای غذای امروز به اندازه کافی وجود دارد. اما در هیچ یک از خانه ها نتوانسته ایم نان بگیریم. و همانطور که دیروز نیز امکان پذیر نیست، اما برای فردا چیزی باقی نخواهد ماند. نه پول کافی برای خوردن شیر فردا صبح وجود دارد. به همین ترتیب در دو خانه زغال سنگ مورد نیاز است. در واقع، تا آنجا که من می دانم.
دعا برای نجات از دوراهی و تصمیم گیری درست : در این سه سال و هفت ماه، از زمانی که اول بودجه تمام شده بود، ما هرگز در فقر بیشتری قرار نداشتیم. و اگر خداوند قبل از ساعت نه صبح فردا وسیله ای نفرستاد، نام او بی احترامی می شد. اما من کاملاً مطمئن هستم که او ما را ترک نخواهد کرد. – عصر. خداوند هنوز راضی نشده است که آنچه را که برای فردا لازم است برای ما بفرستد.
دعا ماندن سر دوراهی : اما دلیل تازه ای به ما داده است[۲۲۰] که حواسش به ماست. بین ساعت چهار تا پنج بعدازظهر امروز ۹ کیک آلو که خواهری دستور داده بود برای یتیمان پخته شود، فرستاده شد. این کیک ها تشویقی برای من بود تا به دنبال منابع بیشتر باشم. همچنین در جعبههای خانههای یتیم دو شیلینگ و یک پنی نیم پنی و یک شیلینگ چهار پنی برای جورابهای ساق بلند یافت شد.این کمک های کوچک با ارزش ترین هستند.
اما برای رفع نیاز فردا کافی نیستند. بله، قبل از ساعت نه صبح فردا به پول بیشتری نیاز داریم تا بتوانیم شیر مصرف کنیم. به راستی که ما فقیرتر از همیشه هستیم. اما از طریق فیض، چشمان من به انبارهای خالی و کیف خالی نمی نگرند، بلکه فقط به ثروت خداوند می نگرند. ۹ فوریه. امروز صبح بین ساعت هفت تا هشت به یتیمان خانه رفتم تا ببینم آیا خداوند چیزی فرستاده است یا خیر. وقتی به آنجا رسیدم، او فقط دو یا سه دقیقه قبل از ارسال کمک فرصت داشت.
برادری که امروز صبح به خانه تجاری خود می رفت، حدود نیم مایل رفته بود که خداوند خشنود شد یتیمان را بر قلبش بگذارد. با این حال، او با خود گفت، من نمی توانم اکنون برگردم، اما امروز عصر چیزی خواهم گرفت. و به این ترتیب او ادامه داد. با این وجود، او نمیتوانست بیشتر از این ادامه دهد، اما احساس میکرد که مجبور است به عقب برگردد و سه حاکم را نزد برادر R. B. در خانه یتیم پسران ببرد. [خود اهدا کننده پس از آن این را به من گفت.] بنابراین خداوند در وفاداری خود به ما کمک کرد. هرگز نیازی به کمک واقعی نبود.
دعا ماندن سر دوراهی : زیرا فقر ما هرگز بیشتر از این نبود. یاری خداوند آشکارتر از خود او نبود. چون برادر به مسافت خوبی رفته بود، ساعت بین هفت تا هشت صبح بود و زمان زیادی برای نیاز به پول بود. این را در نظر بگیرید، خواننده عزیز، و با ما خداوند را به خاطر خوبی هایش ستایش کنید. او را به ویژه ستایش کنید که ما را قادر ساخت در این ساعت سخت به او اعتماد کنیم[۲۲۱]. علاوه بر این، امروز هفت شیلینگ شش پنس وارد شد.
شروع کردم به درخواست از خداوند برای سعادت معنوی واقعی بیشتر در میان مقدسینی که در بریستول در میان آنها کار می کنم بیش از آنچه که تاکنون در بین آنها وجود داشته است. و اینک باید به حمد و ثنای خداوند ثبت کنم که به راستی او این درخواست را اجابت کرده است.[۲۱۸] زیرا با توجه به همه چیز، در هیچ دوره ای بیش از این تجلی فیض و حقیقت و قدرت روحانی در میان ما نبوده است. اکنون وجود دارد که من این را برای مطبوعات می نویسم.