طلسم نویس
طلسم نویس | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت طلسم نویس را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با طلسم نویس را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
طلسم نویس : شخصیت با بازی رابین ویلیامز می میرد و سپس در زندگی پس از مرگ از خواب بیدار می شود. این مکان به نظر می رسد، بو می کند، مزه می کند و کم و بیش شبیه به دنیای واقعی است.
طلسم اما او به سرعت متوجه می شود که در این مکان، هر چیزی که فکر می کند یا می خواهد فوراً آشکار می شود. همه اینها ساختاری از آگاهی است. جادو به همین صورت عمل می کند. آنچه شما فکر می کنید همان چیزی است که به دست می آورید.
طلسم نویس
طلسم نویس : تظاهرات ممکن است فوری نباشد – اگرچه می تواند باشد. اگر باور و نیت شما به اندازه کافی قوی باشد، اگر شور و اشتیاق را به طلسم خود بیاورید، و اگر بتوانید انرژی خود را به وضوح روی یک هدف خاص متمرکز کنید، شانس خوبی برای دستیابی به آنچه می خواهید دارید.
دانستن اینکه دقیقاً چه کاری را می خواهید انجام دهید و قصد خود را با وضوح مطلق بیان کنید، هر زمان که یک طلسم را انجام می دهید ضروری است. در غیر این صورت، طلسم شما می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.
واقعیت این است که شما همیشه در حال جادوگری هستید، چه متوجه شوید یا نه. همانطور که بعداً اشاره شد، قانون جذب بیان میکند که افکار، احساسات و اعمال شما بر الگوهای انرژی اطرافتان تأثیر میگذارد و مهمترین «ابزار» در جادو، افکار و احساسات شما هستند.
به همین دلیل مهم است که از قدرت جادویی خود با نیت واضح استفاده کنید، تا بتوانید نتایجی را که واقعاً می خواهید به دست آورید. زیربنای همه جادوها یک اصل ساده فیزیک است: برای هر عمل یک واکنش برابر و مخالف وجود دارد.
به یاد داشته باشید که بدیهیات قدیمی کامپیوتر، زباله یک واکنش برابر و مخالف است. آن اصل کامپیوتر قدیمی را به یاد دارید، زباله در داخل، زباله بیرون؟ جادو هم همینطور است: اگر افکار و احساسات بد را در خود قرار دهید، چیزهای بد را به شما برمی گرداند و بالعکس.
بنابراین، مراقب باشید که چه چیزی می خواهید! آنچه شما باور دارید همان چیزی است که به آن ایمان خواهید آورد، هسته اصلی جادو است. بدون آن، تنها چیزی که دارید، کلمات و حرکات، نور و غبار است، چیزی جز غوغا – درست مانند جادوگر در جادوگر شگفتانگیز اوز که دوروتی و همراهانش به عنوان یک مرد معمولی پشت پرده در معرض دید قرار گرفتند.
اما دقیقاً منظور از باور چیست؟ به اوز برگرد. شیر به دنبال شجاعت بود زیرا معتقد بود ترسو است. این باور بر زندگی او حاکم بود تا اینکه جادوگر به او اشاره کرد که واقعاً چقدر شجاع است.
شیر وقتی متوجه شد که در تمام طول مدت دارای چیزی بوده که بیش از همه آرزو داشت، تغییری اساسی در باورهای خود در مورد خود تجربه کرد. باور اینکه او شجاعت ندارد چیزی بود که او را فلج کرد. بسیاری از ما دقیقاً مانند شیر ترسو هستیم.
ما اجازه می دهیم ترس، شک و باورهای نادرست قدرت و توانایی ما را برای ایجاد آنچه در زندگی بیشتر آرزو داریم را محدود کنند. بیایید بگوییم که شما فراوانی می خواهید.
برای شما، این به معنای فراوانی مالی، پول در بانک، رهایی از نگرانی است که آیا چک بعدی که مینویسید، برگشتی دارد یا خیر. با این حال، برای اطرافیانتان، به نظر می رسد که زندگی شما به طرز باورنکردنی فراوان است – شما خانواده ای دوست داشتنی، دوستان فوق العاده و سلامتی دارید.
گاهی اوقات تغییری در عمیقترین باورهای ما اتفاق میافتد، زیرا کسی که به عقیدهاش احترام میگذاریم، اشاره میکند که ما واقعاً چیزی را داریم که میخواهیم. مواقع دیگر خودمان به همین نتیجه می رسیم.
یک چیزی که می توانید روی آن حساب کنید: وقتی باورهای شما تغییر کند، شرایط زندگی شما نیز تغییر خواهد کرد. وقتی جادو میکنید، باید به خودتان و تواناییتان برای ایجاد نتیجهای که میخواهید ایمان داشته باشید.
شک بر آتش خلاق شما آب می ریزد. اگر شک دارید که می توانید به هدف خود برسید، نمی توانید. این درست است چه در حال انجام یک ورزش یا طلسم باشید.
در سطح شخصی تر، همه ما هر روز با عواقب باورهای شخصی خود در تمام زمینه های زندگی خود مواجه می شویم. تجربیات شما، افراد اطرافتان، محیط های شخصی و حرفه ای شما – در واقع هر جنبه ای از وجود شما – بازتابی وفادار از یک باور است.
برخی از باورهای ریشهدار و خود محدودکننده رایج که بسیاری از مردم به آنها پایبند هستند: من شایسته نیستم (عشق، ثروت، شغل عالی، هر چیز دیگری). روابطم بوی تعفن می دهد من هرگز به چیزی نمی رسم مردم به دنبال من هستند.
زندگی یک مبارزه است. شما نمی توانید ثروتمند و روحانی باشید. من در یک دنیای ناامن زندگی می کنم. پایه های بسیاری از این مفاهیم در دوران کودکی، زمانی که باورهای والدین، معلمان و دیگر شخصیت های معتبر را پذیرفته ایم، بنا می شود.
شرطی سازی دوران کودکی می تواند بسیار قدرتمند باشد. در درون مرد یا زنی که فاقد احساس ارزشمندی است، کودک کوچکی نهفته است که ممکن است معتقد باشد گناهکار، نالایق یا به اندازه کافی خوب نیست.
در مقیاس بزرگتر، باورهای ما نیز از فرهنگها و جوامعی که در آن زندگی میکنیم سرچشمه میگیرد. برای مثال، زنی که در غرب زندگی میکند، بعید است که همان باورهای اصلی را در مورد زن بودن با یک زن در یک کشور مسلمان داشته باشد.
طلسم نویس : یک سیستم اعتقادی معمولاً در طول زمان تکامل می یابد. این چیزی است که با رشد و تغییر نیازها و اهداف ما رشد می کنیم. حتی وقتی سیستمی از باورها را مییابیم که برای ما کار میکند، آن را اصلاح و تنظیم میکنیم، و راه خود را عمیقتر و عمیقتر به حقیقت اصلی آن میپردازیم.
هر چیزی که تجربه می کنیم، هر فکری که داریم، عمیق تر به حقیقت اساسی خود می رسد. هر چیزی که تجربه می کنیم، هر فکری که داریم، هر خواسته، نیاز، عمل و واکنش – هر چیزی که با حواس خود درک می کنیم.
به بانک اطلاعات شخصی ما می رود و به ایجاد سیستم های اعتقادی که اکنون داریم کمک می کند. هیچ چیز در زندگی ما گم نمی شود یا فراموش نمی شود. با این حال، مجبور نیستید قربانی شرطی شدن خود بمانید.
شما می توانید برای خودتان انتخاب کنید که چه چیزی را باور دارید یا ندارید، چه می خواهید و چه چیزی را نمی خواهید. شما می توانید پارامترهای خود را تعریف کنید.
هنگامی که این کار را انجام دادید، می توانید آگاهانه شروع به ساختن سرنوشت خود بر اساس چشم انداز خود کنید – و برای تحقق آن، طبیعت جادویی خود را کلید بزنید.
قانون جذب آیا چیزی به نام قانون جذب شنیده اید؟ در واقع، این یک مفهوم باستانی است، اما در سالهای اخیر استر و جری هیکس آن را رایج و گسترش دادهاند، به طوری که اکنون میلیونها نفر در سراسر جهان با این ایده آشنا هستند.
در اصل، قانون می گوید که شما هر چیزی را که در ذهن خود قرار دهید جذب می کنید. هیکسز در کتاب پرفروش خود یعنی پول و قانون جذب نوشت: «هر مؤلفه ای که تجربه زندگی شما را تشکیل می دهد، توسط پاسخ قدرتمند قانون جذب به افکاری که فکر می کنید و داستانی که درباره آن می گویید به سوی شما کشیده می شود.
زندگی تو.” در راز، روندا برن توضیح داد که “زندگی شما در حال حاضر بازتابی از افکار گذشته شما است.” آنچه آنها می گویند این است که شما واقعیت خود را ایجاد می کنید. افکار و احساسات شما انرژی تولید می کنند و با انرژی اطراف شما در محیط شما تعامل دارند.
با گذشت زمان، ایدههای شما – بهویژه آنهایی که به آنها علاقه دارید- «شکلهای فکری» را تولید میکنند، که به عنوان الگوهایی عمل میکنند که در نهایت به اشکال فیزیکی تبدیل میشوند.
می توانید به این شکل نگاه کنید: فرض کنید شما یک طراح مد هستید و در ذهن خود یک لباس افسانه ای را تصور می کنید. آن ایده خلاقانه یا «شکل فکری» باید قبل از اینکه بتوانید شیء فیزیکی را توسعه دهید وجود داشته باشد.
طلسم نویس : شما مدام طرح خود را اصلاح می کنید، طراحی می کنید و شاید حتی یک نمونه را بخیه می زنید و در نهایت لباسی را که تصور می کردید تولید می کنید.