لحظه شکستن طلسم گنج
لحظه شکستن طلسم گنج | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت لحظه شکستن طلسم گنج را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با لحظه شکستن طلسم گنج را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
لحظه شکستن طلسم گنج : نه، شما نمیتوانید در مورد بودن در خواست خدا قضاوت کنید که آیا در زندگی آزمایشها و آزمایشهایی دارید و موانعی برای غلبه بر آنها وجود دارد یا خیر. من سالها به عنوان مبشر در میدان بودم و گاهی اوقات با کشیش ها سرگرم می شدم.
طلسم آنها خواسته ام که به من بگویند، “یک چیز را به شما می گویم! اگر بتوانم حضور در مدرسه یکشنبه خود را به بالاترین نقطه اش برگردانم، می روم!” برخی از کشیش ها ناراحت بودند زیرا مدرسه یکشنبه تعطیل بود و اوضاع درست پیش نمی رفت.
لحظه شکستن طلسم گنج
لحظه شکستن طلسم گنج : خوب، شما قضاوت نمی کنید که آیا در خواست خدا هستید یا نه، فقط به این دلیل که مدرسه یکشنبه آنطور که شما فکر می کنید نیست. این نوع تفکر اگر اینقدر غم انگیز نبود خنده دار بود.
من همچنین از کشیش ها خواسته ام که به من گفته اند: “اگر بتوانم امور مالی این کلیسا را به جایی برسانم که در زمان آمدنم به اینجا بودند، پس استعفا خواهم داد و می روم.” آنها احساس میکردند که چون وضع مالی از بین رفته، نشان میدهد که در خواست خدا نیستند. اما یک کلیسا از افراد منفرد تشکیل شده است و همانطور که افراد در زندگی خود مراحلی را طی می کنند، کلیساها نیز مراحلی را طی می کنند.
یک کشیش نمی تواند تشخیص دهد که او خارج از اراده خدا است فقط به این دلیل که کلیسای او شرایط دشواری را تجربه می کند. وقتی شبانی میکردم، هرگز سعی نکردم بفهمم که آیا در خواست خدا هستم یا خیر. من اراده خدا را با گوش دادن به روح خود و با انجام درست همان کاری که آنها در اعمال رسولان ۱۳:۲ انجام دادند تعیین خواهم کرد.
من منتظر خداوند بودم و او را خدمت می کردم تا زمانی که در روح خود بدانم خدا از من چه می خواهد. من فقط یک بار آن را از دست دادم، تا آنجا که به کشیش کلیسای مناسب مربوط می شد. دلم برای خدا در مورد این کلیسای خاص تنگ شده بود، زیرا یک پشم گوسفند بیرون انداختم. ببینید، من مدت زیادی در محافل پنطیکاستی نبودم.
تنها سه سال از تعمید روح القدس می گذشت و پنطیکاستی شده بودم. من تا آن زمان چیزی در مورد پشم گوسفند نشنیده بودم. من هرگز نشنیده بودم که کسی در کلیسای سابقم چیزی در مورد بیرون کردن پشم گوسفند بگوید. اما من شروع به شنیدن سخنان برخی از واعظان و دیگران در مورد بیرون کردن پشم کردم، بنابراین تصمیم گرفتم که یک پشم گوسفند را نیز بیرون بیاورم.
تصمیم گرفتم شاید بخواهم کلیساها را عوض کنم و کلیسای دیگری را کشیش کنم. بنابراین من در مورد اینکه آیا باید کلیسای دیگری را بگیرم یا نه، یک پشم گوسفندم را بیرون آوردم. کلیسای خاصی باز شد و من برای موعظه دعوت شدم، بنابراین رفتم. قبل از رفتن، پشم گوسفندی را بیرون آوردم. من به خداوند گفتم اگر “نشانه” خاصی رخ دهد.
آن را به عنوان تأییدیه او می پذیرم که باید این کشیش جدید را بپذیرم. و با توجه به پشم یا علامتی که خواسته بودم، باید کلیساها را عوض کنم. انجام دادم، و من پشمالو شدم! وقتی بالاخره توانستم آن کلیسا را ترک کنم، هرگز آنقدر خوشحال نبودم که در تمام زندگی ام از مکانی دور شوم که آن مکان بودم! من باید خیلی قبل از این کلیسا را ترک می کردم.
اما گاهی اوقات وقتی دلت برای آن تنگ می شود، سخت است که دوباره به مسیر درست برگردی. و با این حال، پس از آن برای برگزاری یک جلسه احیاء به آنجا بازگشتم و یکی از بزرگترین جلساتی را که آنها تا به حال در تاریخ کلیسا داشته اند، داشتم.
لحظه شکستن طلسم گنج : اما من آن زمان به خواست خدا رفتم که خدا گفت برو. حتی زمانی که به جای پیروی از خدا، انتظار خدا و خدمت به او، تا زمانی که میدانستم چه باید بکنم، قبلاً آن را از دست داده بودم.
با این حال، همانطور که گفتم، فقط به این دلیل که من در خواست خدا بودم که آن کلیساهای دیگر را شبانی کنم، به این معنی نیست که همه چیز همیشه بدون مشکل پیش می رفت. این بدان معنا نیست که ما هر یکشنبه رکورد مدرسه یکشنبه را شکستیم. و این بدان معنا نیست که بودجه هر یکشنبه بالاتر از هر چیزی است که قبلاً دریافت کرده بودیم.
طلسم بازگشت معشوق
با این حال، در کشیش آن کلیساها، در روح و قلبم میدانستم که این کار درستی است، زیرا برای خدمت به خداوند و انتظار برای او وقت گذاشته بودم. می دانستم جایی که او می خواست من باشم. در زمانهای مختلف به خداوند میگفتم، “خداوندا، همه چیز درست پیش نمیرود، اما من نگران آن نخواهم بود. من به تو اعتماد خواهم کرد که آن را حل کنی.
اعمال رسولان ۱۳:۲ می گوید که آنها به خداوند خدمت کردند و روزه گرفتند. من به روزه گرفتن اعتقاد دارم و برای روزه گرفتن کمی وقت می گذارم. اما باید به روش صحیح روزه بگیریم. تحت برخی شرایط نمی توان روزه گرفت. اگر این کار را می کردید، اعتراف به شکست و بی ایمانی بود. گاهی اوقات مسیحیان به جای اینکه فقط به کلام ایمان داشته باشند به جای اینکه فقط خدا را در کلام او قبول کنند، روزه می گیرند.
این نوع روزه اگر از موضع تردید و بی ایمانی به کلام باشد، برای شما سودی نخواهد داشت. وقتی در زندگی ام با شرایط تاریکی مواجه شدم، فقط به شیطان می گویم: “می خواهم بدانی که من یک وعده غذایی را از دست نمی دهم یا خوابی را از دست نمی دهم.
لحظه شکستن طلسم گنج : زیرا ایمان دارم. ایستادن بر کلام خدا.” ببینید، من قبلاً برای این مشکل کاری انجام داده بودم. من آن را به دست خداوند سپرده بودم و قرار نبود مشکل را پس بگیرم و نگران آن باشم. من به خداوند می گویم: “خداوندا، می دانم که مسئولیت خاصی دارم، زیرا من در اینجا کشیش هستم.