شکستن طلسم اژدها
شکستن طلسم اژدها | شروع گرفتن صفر تا صد 100% دعا و طلسم توسط بهترین استاد و 100% تضمینی , لطفا میزان اهمیت شکستن طلسم اژدها را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با شکستن طلسم اژدها را برای شما فراهم کنیم.۱۶ اسفند ۱۴۰۳
شکستن طلسم اژدها : خداوند به مردم گفت که هیچ ترسی نداشته باشند، بلکه بر ضد دشمن بیرون آیند، زیرا نبرد از آن خداوند بود. بنابراین صبح روز بعد، بنیاسرائیل علیه دشمن بیرون رفتند و کتاب مقدس میگوید که ستایشکنندگان را در جلو قرار دادند.
طلسم این را تصور کنید: بنی اسرائیل علیه سه لشکر دشمن که علیه قوم خدا متحد شده بودند بیرون آمدند. ارتش دشمنان متشکل از سربازان آموزش دیده با شمشیر، نیزه و نیزه بود.
شکستن طلسم اژدها
شکستن طلسم اژدها : اما یهوشافاط ستایشگران را به استقبال آنها فرستاد. مداحان درست در جلو بودند و به اصطلاح رژه را رهبری می کردند. یهوشافاط مردی نداشت که لشکر خود را با شمشیر یا سپر یا نیزه رهبری کند.
او فقط کسانی را داشت که می خواندند و خداوند را ستایش می کردند. و چون با مردم مشورت کرد، خوانندگانی را برای خداوند منصوب کرد که باید زیبایی قدوسیت را ستایش کنند. همانطور که در مقابل لشکر بیرون میرفتند و میگفتند: خداوند را ستایش کنید. زیرا رحمت او تا ابدالاباد است. توجه کنید که بنی اسرائیل چه کردند. می خواندند و خدا را حمد می کردند.
آنها خداوند را خدمت می کردند و خدا را ستایش می کردند، درست مانند پولس و سیلاس. من می خواهم در اینجا به چیزی توجه کنید. بنی اسرائیل گفتند: «… خداوند را ستایش کن، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است» (دوم تواریخ ۲۰:۲۱). بدیهی است که آنها با سرود “یَهُوَه را ستایش کن، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.” در نتیجه ستایش و ستایش بنی اسرائیل برای خدا چه اتفاقی افتاد؟ این همان چیزی است که در اثر نماز حمد و عبادت اتفاق افتاد.
و چون شروع به سرود خواندن و ستایش کردند، خداوند بر بنی عمون، موآب و کوه سعیر که بر ضد یهودا آمده بودند کمین گذاشت. و کتک خوردند. ۲۳ زیرا بنی عمون و موآب بر ساکنان کوه سعیر قیام کردند تا ایشان را کاملاً بکشند و هلاک کنند و چون ساکنان سعیر را نابود کردند. هر یک به هلاکت دیگری کمک کردند. ۲۴ و هنگامی که یهودا به طرف برج دیده بانی در بیابان آمد، به جمعیت نگاه کردند، و اینک، آنها اجساد بودند که به زمین افتاده بودند، و هیچ کس فرار نکرد.
و چون یهوشافاط و قومش آمدند تا غنایم ایشان را ببرند، در میان ایشان ثروت فراوان با اجساد مرده و جواهرات گرانبها یافتند که برای خود از بین بردند، بیش از آن که بتوانند ببرند. سه روز در جمع آوری غنیمت، آنقدر زیاد بود. وقتی بنی اسرائیل شروع کردند به آواز خواندن و حمد و ثنای خدا، خدا کاری کرد! آن وقت بود که قدرت خدا آشکار شد و دشمن شکست خورد!
من معتقدم که ما باید خدمات ستایش بیشتری داشته باشیم که در آن فقط برای خدمت به خداوند وقت بگذاریم. مردم باید به کلیسا بیایند تا خدا را ستایش کنند و منتظر او باشند. ما باید خدماتی داشته باشیم که در آن به خداوند خدمت کنیم – نه فقط به یکدیگر. لازم نیست دور هم جمع شویم تا در مورد یکدیگر صحبت کنیم. نه، ما باید به خداوند خدمت کنیم و به او ببالیم!
ما باید خداوند را ستایش کنیم. من معتقدم اگر این کار را انجام دهیم، مظاهر بزرگی از حضور خدا خواهیم داشت. مسیحیان باید اهمیت انواع دعاهای کتاب مقدس را بیاموزند.
شکستن طلسم اژدها : و یکی از انواع بسیار حیاتی دعای کتاب مقدس، دعای خدمت به خداوند است – انتظار خداوند در ستایش و پرستش. فصل ۸ دعای متحد … آنها صدای خود را با یکپارچگی به سوی خدا بلند کردند .
اعمال رسولان ۴:۲۴ نوع مهم دیگری از دعا که کتاب مقدس در مورد آن آموزش می دهد، دعای متحد است. در این فصل به چند نمونه در کتاب مقدس از نتایج دعای یگانه نگاه خواهیم کرد. من متقاعد شدهام که مؤمنان به پتانسیل قدرتی که در دعای متحد وجود دارد، پی نبردهاند. دعای متحد و آوازی، کتاب مقدسی است در قلمرو دعا چیزهای زیادی وجود دارد که هر یک از ما میتوانیم یاد بگیریم اگر قلبمان را با کلام و روح خدا باز نگه داریم.
اغلب در جاهلیت میتوانیم باورهایی در مورد نماز داشته باشیم که اصلاً با کلام همخوانی ندارد، بلکه در واقع فقط سنتهای مردانه است. به عنوان مثال، وقتی برای اولین بار وارد محافل فول انجیل شدم. همه با هم در جلسات با صدای بلند دعا میکردند و این مرا آزار میداد. وقتی نماز می خواندم عادت نداشتم سر و صدا بشنوم، بنابراین برایم تقریبا زیاد بود. سعی میکردم با این افراد انجیل کامل دعا کنم.
طلسم بازگشت معشوق
اما تمرکز بر آنچه به خداوند میگفتم سخت بود. من در یک کلیسای باپتیست جنوبی بزرگ شدم. در روزهای اول زندگی ام هرگز به یاد نمی آورم که مردم به طور جمعی در دعای متحد دعا کنند. همانطور که این مسیحیان در کتاب اعمال رسولان انجام دادند. معمولاً کسی نماز می خواند، اما ما صدایمان را بلند نمی کردیم. من نجات یافتم و شفا یافتم، با این حال هیچ چیز در مورد دعای متحد، مانند کلیسای اولیه که در کتاب اعمال رسولان انجام می شد، نمی دانستم.
شفا چیزی بود که باعث شد من با افراد فول انجیل ارتباط برقرار کنم. من هرگز نام “انجیل کامل” را نشنیده بودم. جز من کسی را نمی شناختم که به شفای الهی اعتقاد داشته باشد.
شکستن طلسم اژدها : اما حدود یک سال بعد از اینکه من شفا گرفتم، عده ای به شهر من آمدند و چادر برپا کردند. آنها مردمی فول انجیل بودند. من در آن زمان به دلیل مشغله کاری کلیسا به جلسات نمی رفتم. مادربزرگ من در یک جلسه اردوگاه قدیمی متدیست نجات یافت.