بهترین دعا

  • دعای برگشت معشوق در یک روز

    دعای برگشت معشوق در یک روز : فکر می کنم بیشتر آنها در کنار علف های هرز بودند. اما پس از آن دو اسکلت را در کابین مسافران پیدا کردم، جایی که مرگ به سراغشان آمده بود. کنجکاو بود که روی آن عرشه بایستم و همه چیز را ذره ذره تشخیص دهم. جایی در مقابل راه آهن که در آن به سیگار کشیدن در زیر نور ستاره علاقه داشتم، و گوشه ای که در آن پیرمردی از سیدنی با بیوه ای که در کشتی داشتیم معاشقه می کرد. فقط یک ماه پیش زوج راحت بودند و حالا نمی‌توانستید برای بچه…

  • دعای قوی برای بازگشت معشوق از راه دور

    دعای قوی برای بازگشت معشوق از راه دور : می‌رفتم سر کار. و در نیمه‌ی راه به درخت‌ها، ده‌ها سیاه‌پوست یا بیشتر را دیدم که با حالتی حیرت‌انگیز و حیرت‌زده بیرون آمدند تا با من ملاقات کنند. من تقریباً به اندازه یک لاک پشت چرخیده شانس داشتم به آب بروم. دوباره پنجره ام را پیچ کردم تا دستانم باز بماند و منتظر آنها ماندم. کار دیگری برای من وجود نداشت. “اما آن‌ها زیاد وارد عمل نشدند. من شروع به شک کردم که چرا. جیمی گاگلز، می‌گویم، “زیبایی تو این کار را می‌کند.” با این همه خطر و تغییر فشار هوای…

  • بهترین دعا برای بازگشت معشوق از راه دور

    بهترین دعا برای بازگشت معشوق از راه دور : اگر یک دریچه دم دستی داشتم، به دنبال تعداد زیادی از آنها می رفتم – آنها به من احساس وحشی می دادند. من ضعیف و گرسنه بودم و ذهنم مثل یک سوسک روی سنجاق رفتار می‌کرد، فعالیتی فوق‌العاده و در پایان هیچ کاری انجام نمی‌داد. همان جایی که قبلا بود بیا غم و اندوه برای بچه های دیگر وجود داشت، مطمئناً مست های وحشی، اما مستحق چنین سرنوشتی نبودند، و سندرز جوان با نیزه در گردنش از ذهن من دور نمی شد. آن پایین در گنج وجود داشت، و اینکه چگونه…

  • دعا برای بازگشت سریع معشوق از راه دور

    دعا برای بازگشت سریع معشوق از راه دور : فقط سلاح، نیزه، بدون لباس، بدون پول، هیچ چیز، صورت من به قول معروف، ثروت من. و فقط یک صدای جیر جیر هشت هزار پوندی طلا – سهم پنجم. اما بومیان، خدا را شکر، زنگ زده را قطع کردند، زیرا فکر می کردند که او شانس آنها را از بین برده است. این موضوع برای یک ماه یا بیشتر ذهن او را پر کرده بود و چنان به وفور در مکالمه او سرازیر شده بود که تعداد زیادی از افرادی که به رم نمی رفتند و احتمالاً به رم نمی رفتند،…

  • دعا برگشتن معشوق از راه دور

    دعا برگشتن معشوق از راه دور : در حال حاضر او به بالا نگاه کرد. “لر!” گفت: من نیاوردمشان! هر دو دختر گفتند: “اوه، مامان!” اما آنچه “آنها” بود ظاهر نشد. در حال حاضر فانی کتاب راه رفتن خرگوش در رم را تهیه کرده است، که نوعی کتاب راهنمای کاهش یافته است که در بین بازدیدکنندگان رومی بسیار محبوب است. و پدر دو دختر شروع به بررسی دقیق کتابهای بلیط خود کرد، ظاهراً در جستجوی کلمات انگلیسی. وقتی مدت طولانی به بلیط ها نگاه کرد، آنها را زیر و رو کرد. سپس قلمی تولید کرد و با دقت فراوان قدمت…

  • دعا برای برگرداندن معشوق از راه دور

    دعا برای برگرداندن معشوق از راه دور : و هنگامی که او جرأت کرد در مورد خسته کننده بودن سفر اظهار نظر کند – قبل از انجام این کار، سوپ و ماهی را رها کرد – او به سادگی موافقت نکرد. به پیشنهاد او، اما با دیگری پاسخ داد. آنها به زودی سفرهای خود را با هم مقایسه کردند و هلن و فانی به طرز ظالمانه ای در گفتگو نادیده گرفته شدند. آنها دریافتند که قرار بود همان سفر باشد. یک روز برای گالری‌های فلورانس – از آنچه می‌شنوم، مرد جوان گفت: «به سختی کافی است» – و بقیه در…

  • دعا برای بازگشت معشوق به رابطه

    دعا برای بازگشت معشوق به رابطه : در حالی که همسرش و مهمانانش احمقانه و نامطلوب صحبت می کردند و بلند می خندیدند. خوب، او ایستاد، و بعد از شام (که “طبق معمول” دیر شد)، خانم جنی چه کاری باید بکند جز اینکه به سراغ پیانو برود و آهنگ های بانجو بزند، برای همه دنیا انگار یک روز هفته است! گوشت و خون نمی توانست چنین اتفاقاتی را تحمل کند. همسایه می شنیدند، در جاده می شنیدند، اعلام عمومی بدنامی آنها بود. او باید صحبت می کرد. او احساس کرده بود که رنگش پریده است و نوعی سختگیری روی تنفسش…

  • دعا برای بازگشت معشوق از دست رفته

    دعا برای بازگشت معشوق از دست رفته : شام ممکن است سهم خود را در ناامیدی او و خاکستری بودن آسمان داشته باشد.شاید نیز او شروع به درک ناامیدی غیرقابل تحمل خود به عنوان یک مرد تجاری به عنوان پیامد ازدواجش کرده بود. در حال حاضر ورشکستگی، و پس از آن– شاید او ممکن است وقتی خیلی دیر شده بود دلیلی برای توبه داشته باشد. و سرنوشت، همانطور که قبلاً گفته‌ام، مسیر را از میان چوب با قارچ‌های بدبو کاشته بود، آن را به صورت غلیظ و متنوع نه تنها در سمت راست، بلکه در سمت چپ کاشت. دعا یک…

  • دعا برای بازگشت معشوق با اسم مادر

    دعا برای بازگشت معشوق با اسم مادر : این یک دست و پا زدن در قفل در ورودی بود. خانم کومبز گفت: “ارباب من است.” «مثل شیر بیرون رفت و مثل بره برگشت، دراز خواهم کشید». چیزی در مغازه افتاد: یک صندلی، به نظر می رسید. سپس صدایی مانند تمرین گامی پیچیده در گذرگاه به گوش رسید. سپس در باز شد و کومبز ظاهر شد. اما کومبز دگرگون شد. یقه بی عیب و نقص از گلویش کنده شده بود. کلاه ابریشمی او که به دقت برس خورده بود، تا نیمه پر از قارچ‌ها، زیر یک دستش بود. کتش از داخل…

  • دعا برای بازگشت معشوق

    دعا برای بازگشت معشوق : آنها در انبار ذغال، در خوابی عمیق و شفابخش به پایان رسیدند. یک فاصله پنج ساله گذشت. دوباره یک بعدازظهر یکشنبه در ماه اکتبر بود، و دوباره آقای کومبز از میان چوب کاج آن سوی کانال عبور کرد. او هنوز همان مرد کوچولوی سیاه‌چشم و سبیل سیاهی بود که در ابتدای داستان بود، اما چانه‌ی دوتایی‌اش اکنون به ندرت آنقدر توهم‌آمیز شده بود. کت او جدید بود، با یقه مخملی، و یقه ای شیک با گوشه های رو به پایین، عاری از هرگونه نشاسته درشت، جایگزین مقاله اصلی بود. کلاهش براق بود، دستکش‌هایش نو بود.…