بهترین دعا

  • دعا برای برگرداندن معشوق از راه دور

    دعا برای برگرداندن معشوق از راه دور : و هنگامی که او جرأت کرد در مورد خسته کننده بودن سفر اظهار نظر کند – قبل از انجام این کار، سوپ و ماهی را رها کرد – او به سادگی موافقت نکرد. به پیشنهاد او، اما با دیگری پاسخ داد. آنها به زودی سفرهای خود را با هم مقایسه کردند و هلن و فانی به طرز ظالمانه ای در گفتگو نادیده گرفته شدند. آنها دریافتند که قرار بود همان سفر باشد. یک روز برای گالری‌های فلورانس – از آنچه می‌شنوم، مرد جوان گفت: «به سختی کافی است» – و بقیه در…

  • دعا برای بازگشت معشوق به رابطه

    دعا برای بازگشت معشوق به رابطه : در حالی که همسرش و مهمانانش احمقانه و نامطلوب صحبت می کردند و بلند می خندیدند. خوب، او ایستاد، و بعد از شام (که “طبق معمول” دیر شد)، خانم جنی چه کاری باید بکند جز اینکه به سراغ پیانو برود و آهنگ های بانجو بزند، برای همه دنیا انگار یک روز هفته است! گوشت و خون نمی توانست چنین اتفاقاتی را تحمل کند. همسایه می شنیدند، در جاده می شنیدند، اعلام عمومی بدنامی آنها بود. او باید صحبت می کرد. او احساس کرده بود که رنگش پریده است و نوعی سختگیری روی تنفسش…

  • دعا برای بازگشت معشوق از دست رفته

    دعا برای بازگشت معشوق از دست رفته : شام ممکن است سهم خود را در ناامیدی او و خاکستری بودن آسمان داشته باشد.شاید نیز او شروع به درک ناامیدی غیرقابل تحمل خود به عنوان یک مرد تجاری به عنوان پیامد ازدواجش کرده بود. در حال حاضر ورشکستگی، و پس از آن– شاید او ممکن است وقتی خیلی دیر شده بود دلیلی برای توبه داشته باشد. و سرنوشت، همانطور که قبلاً گفته‌ام، مسیر را از میان چوب با قارچ‌های بدبو کاشته بود، آن را به صورت غلیظ و متنوع نه تنها در سمت راست، بلکه در سمت چپ کاشت. دعا یک…

  • دعا برای بازگشت معشوق با اسم مادر

    دعا برای بازگشت معشوق با اسم مادر : این یک دست و پا زدن در قفل در ورودی بود. خانم کومبز گفت: “ارباب من است.” «مثل شیر بیرون رفت و مثل بره برگشت، دراز خواهم کشید». چیزی در مغازه افتاد: یک صندلی، به نظر می رسید. سپس صدایی مانند تمرین گامی پیچیده در گذرگاه به گوش رسید. سپس در باز شد و کومبز ظاهر شد. اما کومبز دگرگون شد. یقه بی عیب و نقص از گلویش کنده شده بود. کلاه ابریشمی او که به دقت برس خورده بود، تا نیمه پر از قارچ‌ها، زیر یک دستش بود. کتش از داخل…

  • دعا برای بازگشت معشوق

    دعا برای بازگشت معشوق : آنها در انبار ذغال، در خوابی عمیق و شفابخش به پایان رسیدند. یک فاصله پنج ساله گذشت. دوباره یک بعدازظهر یکشنبه در ماه اکتبر بود، و دوباره آقای کومبز از میان چوب کاج آن سوی کانال عبور کرد. او هنوز همان مرد کوچولوی سیاه‌چشم و سبیل سیاهی بود که در ابتدای داستان بود، اما چانه‌ی دوتایی‌اش اکنون به ندرت آنقدر توهم‌آمیز شده بود. کت او جدید بود، با یقه مخملی، و یقه ای شیک با گوشه های رو به پایین، عاری از هرگونه نشاسته درشت، جایگزین مقاله اصلی بود. کلاهش براق بود، دستکش‌هایش نو بود.…

  • دعا برای ازدواج دختر مجرد

    دعا برای ازدواج دختر مجرد : سپس پای محکمی به در نزدیک شد، در که شروع به باز شدن کرد، و باز ایستاد، زیرا برخی سؤالات به طور نامشخص شنیده شد، تازه وارد را دستگیر کرد. تظاهر کننده برگشت، به آرامی از کنار میکروتوم گذشت و از آزمایشگاه کنار در اتاق آماده سازی خارج شد. همانطور که او این کار را انجام داد، ابتدا یک نفر و سپس چند دانش آموز که دفترچه های یادداشت حمل می کردند از سالن سخنرانی وارد آزمایشگاه شدند و خود را بین میزهای کوچک تقسیم کردند یا در گروهی در اطراف در ایستادند. آن‌ها…

  • دعا برای ازدواج پسران

    دعا برای ازدواج پسران : در حالی که تعدادی خوکچه هندی تازه کشته شده را با خود حمل می کرد، احساس آرامش کرد. پاهای عقبی. جوانی که قبلاً صحبت نکرده بود، گفت: «این آخرین دسته از مطالب این جلسه است. بروکس به سمت آزمایشگاه پیش رفت و در هر میز چند خوکچه هندی را به زمین زد. بقیه کلاس، در حالی که طعمه را از دور معطر می‌کردند، در کنار درب سالن سخنرانی ازدحام کردند، و بحث ناگهان از بین رفت زیرا دانش‌آموزانی که قبلاً در جای خود نبودند به سرعت نزد آنها رفتند تا انتخاب یک نمونه را تضمین…

  • دعا برای ازدواج

    دعا برای ازدواج : این احتمالاً فهرست زیست شناسی بوده است. او براونینگ و دوشیزه هایسمن را برای لحظه ای فراموش کرد و به جمع شد. و سرانجام، با گونه‌ای که روی آستین مرد روی پله بالای سرش قرار داشت، فهرست را خواند – کلاس اول ویلیام هیل و پس از آن کلاس دومی را دنبال کرد که خارج از همدردی‌های کنونی ما است. مشخصه این بود که او در جستجوی تورپ در لیست فیزیک مشکلی نداشت، اما بلافاصله از مبارزه کنار رفت و در یک حالت احساسی کنجکاو بین غرور نسبت به انسانیت درجه دوم مشترک و ناامیدی شدید…

  • دعا برای مریض در حال احتضار

    دعا برای مریض در حال احتضار : در جامعه مناظره هیل کاملاً واضح می دانست که با همراهی رعد و برق میزهای ضربه خورده، می توانست ودربرن را پودر کند. فقط ودربرن هرگز در جامعه مناظره شرکت نکرد تا پودر شود، زیرا او “دیر شام” می‌خورد. شما نباید تصور کنید که این چیزها خود را در چنین شکلی کاملاً خام به درک هیل نشان می دهند. هیل یک ژنرال زاده بود. برای او آنقدر یک مانع فردی نبود که یک نوع، زاویه برجسته یک کلاس. نظریه‌های اقتصادی که پس از تخمیر بی‌نهایت، خود را در ذهن هیل شکل داده بودند،…

  • دعا برای مریضی سخت

    دعا برای مریضی سخت : و سپس، از روی عادت محض، لغزش‌ها را جابه‌جا کرد. فوراً حرام را به یاد آورد و با حرکت تقریباً مداوم دستانش، آن را به عقب برد و با حیرت از عمل او فلج نشست. سپس به آرامی سرش را برگرداند. استاد بیرون از اتاق بود. تظاهرکننده بر روی تریبون بداهه خود نشسته بود و Q. Jour را می خواند. Mi. علمی; بقیه امتحان شوندگان مشغول بودند و پشت به او داشتند. آیا او باید در حال حاضر مسئولیت تصادف را داشته باشد؟ او کاملاً واضح می دانست که موضوع چیست. دعا این یک عدس…