بهترین دعا

  • دعا برای طول عمر همسر و فرزندان

    دعا برای طول عمر همسر و فرزندان : می بینم که من هستم؟» او خندید. «حتی نمی توانم ببینم که خودم هستم. کجاییم شیطان؟» من گفتم: «اینجا، در آزمایشگاه.» با لحنی متحیرانه جواب داد: «آزمایشگاه!» و دستش را روی پیشانی‌اش گذاشت. «تا آن لحظه در آزمایشگاه بودم. آمد، اما اگر الان آنجا باشم به دار آویخته می شوم. این چه کشتی است؟» گفتم: «کشتی وجود ندارد. پسر قدیمی، عاقل باش.» او تکرار کرد: «کشتی نیست!» و به نظر می رسید که انکار من را فوراً فراموش می کند. ما هر دو مرده ایم اما بخش رامی این است که احساس…

  • دعا برای سلامتی و طول عمر فرزندان

    دعا برای سلامتی و طول عمر فرزندان : اما فقط در دو یا سه روز اول. او گفت که بسیار خنده دار است که پنگوئن ها درست از میان او راه می رفتند و به نظر می رسید که او بدون مزاحمت بین آنها دراز می کشید.من یک چیز عجیب را به یاد دارم، و آن زمانی بود که او به شدت می خواست سیگار بکشد. لوله‌ای را در دستانش گذاشتیم – تقریباً چشمش را با آن بیرون آورد – و روشنش کردیم. اما او نمی توانست طعم چیزی را بچشد. دعا او جزیره را به‌عنوان مکانی تیره و تار…

  • دعا برای سلامتی و طول عمر فرزند

    دعا برای سلامتی و طول عمر فرزند : خیلی کم نور و در بعضی جاها شکسته است، اما من آن را یکسان می بینم، مثل شبحی ضعیف از خودش. امروز صبح وقتی لباسم را می پوشیدند فهمیدم. مثل یک سوراخ در این دنیای فانتوم جهنمی است. فقط دستت را به دست من بگذار نه – آنجا نیست. آه! آره! می بینمش. پایه شست و کمی کاف! به نظر می رسد شبح یک بیت از دست شما از آسمان تاریک بیرون زده است. دعا فقط در کنار آن، گروهی از ستاره‌ها مانند یک صلیب بیرون می‌آیند.” از آن زمان دیویدسون شروع…

  • دعای افزایش طول عمر پدر و مادر

    دعای افزایش طول عمر پدر و مادر : وقتی بیدار بود هرگز او را رها نکرد و در رویاهایش به هیولایی تبدیل شد. در حالی که بیدار بود آرزوی خواب داشت و از خواب با فریاد از خواب بیدار شد. بنابراین اکنون هاپلی با نگرانی از پروانه ای که هیچ کس دیگری نمی تواند آن را ببیند، بقیه روزهای خود را در یک اتاق پر شده می گذراند. دکتر پناهندگی آن را توهم می نامد. اما هاپلی، زمانی که حالش راحت‌تر است و می‌تواند حرف بزند، می‌گوید این روح پاوکینز است و در نتیجه یک نمونه منحصر به فرد است…

  • دعا برای طول عمر فرزندان

    دعا برای طول عمر فرزندان : گاه و بیگاه برس ها برق می زدند و برق های آبی را تف می دادند که هولروید قسم می خورد، اما بقیه چیزها مثل نفس کشیدن صاف و ریتمیک بود. گروه با فریاد از روی شفت دویدند و همیشه پشت سر یکی از آن ها صدای تپش پیستون شنیده می شد. آزوما زی علاقه ای به کار نداشت. او می نشست و ارباب دیناموس را تماشا می کرد در حالی که هولروید می رفت تا باربر حیاط را متقاعد کند که ویسکی بخورد، اگرچه جای مناسب او در آلونک دینامو نبود بلکه پشت…

  • دعا برای طول عمر فرزند

    دعا برای طول عمر فرزند : در لحظه ای دیگر، دو مرد به شدت در مقابل دینام بزرگ دست و پنجه نرم می کردند. “ای احمق قهوه سر!” هولروید با دست قهوه ای روی گلویش نفس نفس زد. “این حلقه های تماس را از خود دور کنید.” در لحظه ای دیگر زمین خورد و به ارباب دیناموس برگشت. او به طور غریزی چنگال خود را روی آنتاگونیستش شل کرد تا خود را از دست ماشین نجات دهد. قاصد که با عجله از ایستگاه فرستاده شده بود تا بفهمد در سوله دینام چه اتفاقی افتاده است، آزوما-زی را در اقامتگاه باربری…

  • دعای سلامتی و طول عمر پدر و مادر

    دعای سلامتی و طول عمر پدر و مادر : ابتدا مدیر علمی دور بدنش گرفت و به سمت دینام بزرگ چرخید، سپس با لگد با زانوی خود و با زور سر آنتاگونیست خود را با دستانش پایین آورد، دستگیره کمرش را شل کرد و از دستگاه دور شد. سپس سیاه دوباره او را گرفت، سر مجعدی را روی سینه‌اش گذاشت، و آن‌طور که به نظر می‌رسید تا حدودی سن، تاب می‌خوردند و نفس نفس می‌زدند. سپس مدیر علمی مجبور شد گوش سیاهی را در دندان هایش بگیرد و با عصبانیت گاز بگیرد. سیاه به طرز وحشتناکی فریاد زد. دعا آنها…

  • دعای طول عمر پدر و مادر

    دعای طول عمر پدر و مادر : تصور کرد – و پاوکینز پاسخی متوقف، بی‌اثر، با شکاف‌های دردناک سکوت داد، و با این حال. بدخیم هیچ اشتباهی در اراده او برای زخمی کردن هاپلی وجود نداشت، و نه ناتوانی او در انجام آن. اما تعداد کمی از کسانی که او را شنیدند – من در آن جلسه غایب بودم – متوجه شدند که این مرد چقدر بیمار است. دعا هاپلی حریف خود را شکست داد و قصد داشت او را تمام کند. او با حمله ای ساده و وحشیانه به پاوکینز، در قالب مقاله ای در مورد رشد پروانه ها…

  • دعا برای افزایش طول عمر پدر و مادر

    دعا برای افزایش طول عمر پدر و مادر : هاپلی ناگهان سرش را به عقب برد و با هر دو چشم نگاه کرد. دهانش از تعجب باز ماند. این یک پروانه یا پروانه بزرگ بود. بال هایش به شکل پروانه ای باز شده است! عجیب بود اصلاً باید در اتاق باشد، چون پنجره ها بسته بودند. عجیب است که نباید توجه او را به هنگام بال زدن به موقعیت فعلی خود جلب می کرد. دعا عجیب است که باید با رومیزی همخوانی داشته باشد. عجیب تر از آن که برای او، هاپلی، حشره شناس بزرگ، کاملاً ناشناخته بود. هیچ توهم…

  • دعا برای طول عمر پدر و مادر

    دعا برای طول عمر پدر و مادر : آیا توهم خالص بود؟ او می‌دانست که دارد می‌لغزد، و برای سلامت عقلش با همان انرژی خاموشی که قبلاً در برابر پاوکینز نشان داده بود، مبارزه کرد. عادت ذهنی آنقدر پایدار است که احساس می کرد هنوز در حال مبارزه با پاوکینز است. او به روانشناسی تبحر داشت. او می دانست که چنین توهمات بصری در نتیجه فشار روانی به وجود می آیند. اما نکته این بود که او نه تنها پروانه را ندید، بلکه آن را شنیده بود که لبه آباژور را لمس کرد و پس از آن وقتی به دیوار…